Date Range
Date Range
Date Range
تازه باورم شده تمام دنیا , پیش آرزوے من خیلے حقیره. وقتی که ساکت میشوم لابد همه ی دردهایم را برده ام پیش خدا. بیشتر که گوش دهی از همه ی سکوتم از همهی بودنم یک آه میشنوی. و باید بترسی از آه مظلومی که فریاد رسی جز. ما میگذریم از هم و هیچکس هم سوالی نکرد حداکثر سرعت مجاز چقدر بوود. هر ثانیه میگذرد چیزی از تو را با خود می برد. زمان غارتگر غریبی است . همه چیز را بی اجازه می برد.
حیوانات نباید قربانی خود خواهی ما شوند. اگر خواستی یک فرشته در خانه ات داشته باشی نیازی نیست که یکی بخری. چه فرقی میکند نژادش چه باشد یا از کجا آمده باشد. خیلی از آنها نیازمند محبت تو هستند میتوانی به سرپرستی بپذیری. آن وقت تو هم فرشته ی او خواهی شد. دوستان چشمانمان را باز کنیم. دوستان با گفتن سخنان غیر منطقی به جنگ افکار نرویم حداقل در مورد گفته هایمان تحقیق کنیم. یا برای اون فهم .
گلو می سوزه از عشقت ,عشقی که مثل زهره ولی بی عشق تو هر دم خنده با لبهای من قهره. دوستت می دارم و بیهوده پنهان می کنم. خلق می دانند و من انکار ایشان می کنم. عشق بی هنگام من تا از گریبان سر کشید. از غم رسوا شدن سر در گریبان میکنم. دست عشقت بند زرین زد به پایم این زمان. کاین سیه کاری به موی نقره افشان میکنم. سینه پر حسرت و سیمای خندانم ببین. زیر چتر نسترن آتش فروزان میکنم. دیده بر هم مینهم تا بسته ماند سر عشق. این حباب ساده را سرپوش طوفان میکنم. این من و این دامن و این مستی آغوش تو. دلت نمیاد ازش پیش خدا شک.
مبادا کوچکی چیزهایی که ندارم آرامشم را بر هم بزند. من از نهایت شب حرف میزنم. واز نهایت شب حرف می زنم. اگر به خانهء من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور. ویک دریچه که از آن. به ازدحام کوچه ی خوشبختی بنگرم . شعری از طرف خاله جون و شوهر خاله مهربونم.
Tehran s Grand Bazaar on friday. Short winter walk in Siegaue. Winter walk in the woods. Impressions Zeche Zollverein in Essen.
Fall from the living room window.
Imagine you you are walking in a street. On your right is Paris and on your left New York. And pedestrians are walking from one side to another.