من و گربه ای بیمار. ناگاه درخشش برقی در آسمان. و تمام من که می بارید. پرده را کنار می زنم. برف درخت ها را پوشانده. گربه ای خیس و لرزان. کلاهم را جا میگذارم برایش. به آغوش یکدیگر می خزند. دانه های برف و آدم ها. ميانه راه نفسي تازه ميكنم. میان خال های چتر تیره. ضربه های ملایم باران بر قاب پنجره.

من در آینه تنها می ماندم ! اهل آه و ناله و لوس بازی نیستم اصلن . واسه همین این چند روز هرچی به مغزم فشار آوردم هیچی جز همین چند خط واسه گفتن نداشتم . یه وقتی این جا می نوشتم و. حالا وقتیه که دیگه این جا نمی نویسم . ادامه هم سه تا عکس نوشته ی سرقتی از وبلاگ آقای ا لد فشن. عنوان هم قسمتی از شعر فروغ . یه نفر روو در و دیوار خون خاطره می پاشه ! وقتی زمستانی در تو جاگیر می شود . هرچه آغوش باز کنی برای هوای بهاری صبح های زود .

و از امتداد دامنش خمی به جای نمی گذاشت. این روزها دو نفره تنهاییم. این روزها فعل رفتن را صرف می کنم.

عكسشو ورداشتم از بالاي آينه. اولين عكسي رو گذاشتم كه در زندگيم ازم گرفتن. حالا ميذارم اينجا ببينين بعدن. بعد مثل هميشه نشستم رقيبو با خيال راحت مجسم كردم. نشستم فككردم فردا رو با كي باشم. بله میاد اون روز حتمن میاد. حلاجی م میکنی اقلن تعریف هم بکن.

نپرس از دل واپسی های زنانه ام چیزی نمی گویم. يادداشت خواندني محسن مخملباف درخصوص انتخابات دهم رياست جمهوري. بالاشم دیدیم پائین شم دیدیم! دانلود تصنیفوطن با صدای همایون شجریان. دستی پ ر از بریده مهتاب. روزهای بی سر و ته.