میخوام دورشم ازاین شهرودیار برم تا ناکجا آباد. خداکنه اونجا کسی نباشه مردمی نباشه که نیرنگ و فریبی هم نباشه. برم با خودم دل شکسته م زندگی کنم. من و دل بارها و بارها تورو آزردیم. به تو توجهی نکردیم و دنبال خودمون کشوندیمت. دردهای منو دل به عذابهای تو در بی حساب شدیم. غرور من بیا تا برویم. من و دل خیال خامی داشتیم به خیال خود دراین شهر بهایی داشتیم. مزه ی عشق به کامم تلخ است. این شهر پراز نیرنگ است. من و دل بارو بنه برداشتیم. خسته و تنها بیا تا برویم.

دوستان عزیزم ایمیلمو پاک کردم هر پیغامی داشتین بصورت خصوصی همینجا برام بنویسین. پیغام سه شنبه 3 آبان 1390. لابه لای برگ های زندگی. دل نوشته های من و تو. برای تازه شدن دیر نیست. هرچه دل تنگت می خواهدبگو. بی تو هرگز با تو عمرا. باید كه سخن نگفتن آموخت. ای کاش سرنوشت جزاین می نوشت.

یکی یه دونه ی من. کسی که بیشتر از همه دوست داره. هر روز باهات دعواش بشه! با همه ی دنیا میجنگه. ما یه نفریم با هم. یه نفر قوی ,. که قول دادیم هیچ جایی. یه نفره نریم ,.

تو می گفتی زمان صدچهره افسرده هم دارد جهان تنهاگرمای محبت نیست ومن باورنمی کردم. تومی گفتی ومن درگوش توافسانه می خواندم وافسوس اکنون هریک جداازهم راهی درپیش روداریم. ومن تنهای تنهابارها ازخویش می پرسم چه خواهی کرد. چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد! امروز به تو احتیاج دارم. امروز با تبسمی شادم کن.

من بلد نیستم و صدام از گوش های خدا دورررر. اگه آدرس ته دل و دارین خواهش میکنم یک بار از اونجا منو دعا کنید. هربار که نگاهت به نگاهم برخورد میکند. حتی برای صدمی از ثانیه هم که باشد مرا بس است. خدای عزیزتر از جانم نگاهت آرزوست. چقدر راحت میتوانی بهمم بریزی با حتی صدایی. لحنت حال دلم را خوب میدانست. زدی و آشوب کردی و رفتی.

کاملترین آرشیو داستان های کوتاه و جالب. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند .