لطفا برای ارتباط بهتر و بیشتر در خبر نامه وبلاگم عضو شوید. سه روز زمین خاموش می شود! سه روز زمین خاموش می شود! ر تاریکی کامل به سر خواهد برد.

خود نوشت ها و گاهی مطالب تاریخی و . سلام و درود بر همه ی دوستان. نمیدونم چرا اینروزا سرعت بلاگفا به طرز وحشتناکی پایین اومده. نمیدونم که مشکل از منه یا برای همه اینطوریه. بهرحال مدتی در اینجا مطلب خواهم نوشت. نام آن یکی وبلاگ دیگرم.

و من خوشبختی را زماني حس كردم. كه زير نم نم باران پاييزی. با دلی غمگين و بی اميد. در كوچه پس كوچه های شهر قدم ميزدم. و هر قطره ی باران كه مرا لمس ميكرد. ذره ای از غم های دلم را ميشست و به زمين ميريخت. و زمين نيز بزرگوارانه آنها را جاری ميساخت و از من دور ميكرد. و هر چه باران تند تر ميشد. غم های من نيز كمتر ميشد. و من اميدوار تر ميشدم. پر از اشکه ولی بازم. تا شقایق هست زندگی باید کرد.

م د ر س ه س م پادي ما. ف ق ط س م پاد 4 دي! رفتیم مدرسه عالییییییییییییییییییی نبود ولی خوب بود. دلم برا مدرسه تنگ شده از سر کلاس غفی نشستن تا کنار دست مهدیه بودن تا عکس گرفتن از ارزو از تو کلاس. وحشی بازیا لیلا کتک خوردنم ازش هوووووووووووووف دلم تنگه بازم برا میرزایی. یه دستی به سر و رو ی این وبلاگ بکشیم دیگه.

چند روز پیشامتحان ادبیات داشتیم و شخص بنده از خود ابتکار به در کردم. بعد ثمین جواب سئوالو نوشت روی یک برگه و پرتاب کردبرای اون گروه! چشمتون روز بد نبینه که ما حواسمون نبود که این برگه رو ثمین شوتاب پرت کرده. ثمین چون عینک نزده بود برگه رو پرت کرد رو مقنعه هما! هما هم که گاااگووول هیچی نفهمید. حالا ما هم به جای این که بترسیم. شروع کرده بودیم به ترتر خندیدن تا این که بالاخره هما تکون خورد و برگه افتاد رو پاش.