برو ای گدای سنی در خانه عمر زن. که عمر دمر بخوابد دهد از عقب گدا را. رو از تو این وب. طرفداري هم نميكنم ولي تا حالا ماها به هيچ يك از اماما توهين نكرديم. تو پیونداش ببینین بعضی از وبا. راستش خیلی ناراحت شدم خیلی. شايد به خاطر اين پستم خيلياتون از من برگردين. ولي اگه نميگفتم تو دلم ميموند. طبق معمول بچه ها پرت بودن و هيچي نميفهميدن.

هر ترانه یه بهانه است واسه با تو ما شدن. گاهی اینقدر خسته میشم از همه. تنهای تنها باشم و کسی منو نشناسه. هیچی نگم و سکوت کنم. وفقط صدای سکوت اشکهامو بشنوم. نوازش دهنده ی گونه هام میشن. عمر هرچیزی یه روز به پایان می رسه. پیمانه عمر وبلاگ منم لبریز شده. انگاری باهاش انس گرفتم یه جورایی. شاید یه روزی یه جایی یه جوری دوباره. علاقه ای به توضیح دادن دلیل کارم ندارم. فقط می خوام دیگه نباشم.

روزم ر گے هآے ی ک عآش ق . و إن ی کاد ال ذین ک ف روا ل ی زل قون ک بأبصار ه م ل م ا س م ع وا الذ کر و ی قولون ان ه ل م جنون - و م ا ه و ال ا ذ کر ل لع ل مین. دقایقی در زندگی هستندکه دلت برای کسی آنقدر تنگ میشود که میخواهی اورا از رؤیاهایت بیرون بکشی و در دنیای واقعی بغلش کنی. من معشوق یه مرد عاشق دارم . دیوونه وار دوسش دارم .

جوجو که من باشم عشقمو میپرستمش و از ته ته ته دلم دوسش دارم و مسعودمم همین احساسو نسبت به من! هیچم اعتماد ب نفس کاذب نی. زهرا یه دختر فوق العاده احساسی. مسعود یه عشق فوق العاده است. خلوت بوسه های من و تو.

عجیب ترین و خارق العاده ترین اتفاق. واقعا پدیده خاص و غیر قابل توصیفیه. هرچقدرم در طول روز قوی باشی و محکم جلوه کنی. بازم شی که میشه حس میکنی خیلی ضعیفی و تحملت تموم شده. سرشار از احساسات مختلف و متناقض. آرامش بیقراری سکوت هیاهو محبت کینه لبخند بغض خوشحالی دلتنگی عشق نفرت . میتونی احساسات مختلفی رو تجربه کنیحس وحال شب واقعا غیرقابل توصیفه. یه شبایی هستن لحظه شماری میکنی تا روز بشه. ولی برعکس یه شبایی هم هستن. آرزو میکنی کاش میشد حالا حالاها صبح نشه. شبشاید غیرقابل توصیف ترین زمان.