Date Range
Date Range
Date Range
به بهارم نرسیدی به خزانم بنگر. دل کندن اگر کار آسانی بود . فرهاد به جای بیستون دل می کند. گرگ هم که باشی عاشق بره ای خواهی شد که تو را به علف خوردن وا می دارد و این است رسالت عشق شدن آنچه نیستی. یکشنبه ۳۰ شهریور۱۳۹۳ توسط V A H I D. گرگ هم که باشی عاشق بره ای خواهی شد که تو را به علف خوردن وا می دارد و این است رسالت عشق شدن آنچه نیستی. سه شنبه ۲۴ تیر۱۳۹۳ توسط V A H I D.
هرگز در محل کار این حرف ها را نزنید. در این مطلب 9 موردی را یادآوری کرده اید که هرگز نباید در محل کار به همکاران خود. هرگز در محل کار این حرف ها را نگویید. 1 - مبلغ حقوق و خرج های ماهیانه. هرگز در مورد حقوق خود با همکاران حرف نزنید. پولی که در می آورید و هزینه هایی. صحبت در این زمینه ها فقط باعث برانگیخته شدن حسادت همکاران. می شود و ممکن است برایتان گران تمام شود. 6 - مسخره کردن دیگران.
نمیدانم عجب احساسی دارم! به انچه که ارامشي بزرگ است. به دنبال نگاهی عاشق اما محروم. تصويري که سهمی از ان نداشتم. فقط حس می کردم ارامشی بزرگ است. پاکي ان احساس روحم را نوازشي داد. ناگهان حس کردم طراوتي بر وجودم باريد. انقدر ارام شدم که زجر دنيا فراموشم شد. بله پاکترين احساس همان تصوير خيالم بود.
بیاد تنها گل زیبایم رازهای عشق. دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی ست. تو مرا باز رساندی به یقینم کافی ست. گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست. گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم. گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست. تو در آن گستره خورشیدی کن. من همین قدر که گرم است زمینم کافی ست. من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه. برگی از باغچه ی شعر بچینم کافی ست. فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز.
جک اس ام اس باحال و خنده دار sms خفن 18. نقشه ی شیلی به صورتیه که اگه توی خواب غلت بخوری از مرز خارج میشی! دختره لب ساحل ۲۰۰۰ تومن داده ۳۰ ثانیه اسب سوار شده بعد. ﻋﯿﻦ ﻓﯿﻠﻤﺎ ﺳﺮﻣﻮ ﺗﮑﯿﻪ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻭ. ﻧﻢ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﻣﯿﺰﺩ ﺑﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﻭ ﮐﻠﯽ ﻓﻀﺎ ﺭﻭﻣﺎﻧﺘﯿﮏ. ﺍﻧﻘﺪﺭ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺗﻮ ﭼﺎﻟﻪ ﭼﻮﻟﻪ ﯼ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﻭ. ﺳﺮﻡ ﺗﭗ ﻭ ﺗﭗ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﻪ ﺷﯿﺸه. ﮐﻪ ﯾﻪ ﻃﺮﻑ ﮐﻠﻢ ﻗ ﺮ ﺷﺪ. ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺨﻮﺍﻡ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺑﺪﻡ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﺿﺮﺑﻪ ﻣﻐﺰﯼ. یارو رفته دبی سوار تاکسی شده.
و من در اتاق ۲۰۴ الف. کمی لوس و مامانی و پرحرف! روابط عمومی بالا. زیر تخت من پیدا می شن! خب دوستای عزیز تا پست بعدی.
میشه مثل یه قطره اشک بعضیا رو از چشمت بندازی. ولی هیچ وقت نمیتونی جلوی اشکی رو بگیری که با رفتن بعضیا از چشمت جاری میشه. می خواهم دوست داشتن هایم را با تو قسمت کنم و مزه ی کال روزهای بی تو بودن را با شیرینی نگاهت پر کنم. می خواهم بدانی همه احساس من! که خاکستری مرداب خیالم را با نیلوفر نگاهت بند زده ام و ای کاش بدانی که پرنیان چشمهای شهلای تو آبی ترین لحظه هایم خواهد بود.