Date Range
Date Range
Date Range
به هوای تو باز می شود. به سراغ من اگر می آیید. نقش های سم اسبان سواران ظریفی است که صبح. به سر تپۀ معراج شقایق رفتند. تا نسیم عطشی در بن برگی بدود. زنگ باران به صدا می آید. سایۀ نارونی تا ابدیت جاری است. به سراغ من اگر می آیید.
نه نان در سفره! نوشته شده توسط س. از ته كفشهاي تو مي بينم. چقدر بزرگ شده است! در شيرواني خانه اي كه. به خواب مي زند! نوشته شده توسط س.
و هميشه سبز چون كاجهايش . و با تنهايي ام زمزمه مي كنم. مصاحبه ی من با خبرگزاری ایسنا. غزلی دیگر از من در سایت حوزه هنری. شعر من در سايت حوزه هنري خراسان جنوبي.
هیچ صیقل نکو نخواهد کرد آهنی را که بد گهر باشد.
باور نمی کنم که فقط زود باوری ست. هرچیز گفته اند تمامش دری وری ست. گفتند شهرزادی و بی قصه ای ولی. تو هرچه قصه بافته ای زیر روسری ست. من کشته می شوم که تو هم سلطنت کنی. آن آتشم که عاقبتش خاک بر سری ست. اسطوره ای که در تن این شعر جا شده. یک اژدهای پیر درون کبوتری ست.
به کلبه تنهایی من خوش اومدید. حاصلی از هنر عشق تو جز حرمان نیست. آه از این درد که جز مرگ من اش درمان نیست. این همه رنج کشیدیم و نمی دانستیم. که بلاهای وصال تو کم از هجران نیست. آنچنان سوخته این خاک بلا کش که دگر. انتظار مددی از کرم باران نیست. به وفای تو طمع بستم و عمر از کف رفت. آن خطا را به حقیقت کم از این تاوان نیست. این چه تیغ است که در هر رگ من زخمی از اوست. رنج دیرینه ی انسان به مداوا نرسید. علت آن است که بیمار و طبیب انسان نیست. لایق صحبت بزم تو شدن آسان نیست.
برای تبادل لینک با ما. ابتدا ما رو با عنوان وبلاگ سرگرمی لینک کنین. و بعدش واسمون آدرس و عنوان سایتتون رو کامنت بذارین تا لینکتون کنیم. فک و فامیله داریم خنده دار. فک و فامیله داریم خنده دار. بابا شبا دقیق روی اخبار ساعت آلارم رو کوک می کنه. صبح که صداش در میاد پا می شه باطریشو در میاره دوباره می خوابه. الان خداوکیلی نقش این ساعت این وسط چیه. رفتم خونه یکی از فامیلمون. داشتم در میزدم که پسر کوچیکش درو باز کرد.
Wednesday, February 12, 2014.
این روزا خودمم از کارام تعجب میکنم! از حسای ضد و نقیضی که دارم. ببخش که گاهی خر میشم! بذارش پای این شرایطی که فقط یک ماه دیگه ازش مونده. چقد دور بود تورو داشتن توو اون روزای تنهایی. همون فاصله ی از ماشین تا رستورانم برام کافی بود که دستامو حلقه کنم دور بازوهاش و حس زمان دوست دختر دوست پسریمون و داشته باشم. همون شور و شوق واسه کنارش بودن. حتی الان که یک سال میگذره از هرروز داشتنش.
A simple dwelling for the wandering thoughts of a beautiful b life. Thursday, November 09, 2006. She chooses her word carefully when she speaks to her. Afraid she may offend the new life she has created. She is protective over her. But more than the need to protect. Is the desire to be connected again. Like they were once,. When the issues of their lives we solved. In feety pajamas over milkshakes,. Watching music videos on a beach towel. He invites him for dinner. Yet, today I drov.