نوشته شده در رخدادهای محلی. تصاویری تامل بر انگیز که اشک خیلی ها را درآورد. يك ماده شير پس از شكار كردن يك بز كوهي آفريقايي متوجه حامله بودن آن مي شود و به جاي خوردن شكار خود سعي مي كند بچه درون شكم بز كوهي را نجات دهد.

بوسه بر دامن خیس باران. آسمانم کمی آبی اما نیمه ابری تر از بی قراریست. در فروبارم از گریه ی شوق حالم انگار در پایداریست. توده ها کم فشارند اما حجم قلبم فشردست در آه. ماه در گیرودار دمیدن غرق در موج آیینه کاریست. ای رها گشته در آغوش سبکباری ها.

قلبي كه از بودن آن با خبر است و قلبي كه از حضورش بي خبر. قلبي كه از آن با خبر است همان قلبي ست كه در سينه مي تپد. همان كه گاهي مي شكند. گاهي مي گيرد و گاهي مي سوزد. گاهي سنگ مي شود و سخت و سياه. و گاهي هم از دست مي رود. با اين دل است كه عاشق مي شويم. با اين دل است كه دعا مي كنيم. با همين دل است كه نفرين مي كنيم. و گاهي وقت ها هم كينه مي ورزيم. اما قلب ديگري هم هست. قلبي كه از بودنش بي خبريم. از دست هم نمي رود.

و خداوند برای تسکین درد ما باران را آفرید. اگه من عاشق دیوار بودم. بچه های فیزیک 88 ایلام. گروه زبان 89 دانشگاه ایلام. گربه ها رو درخت نمیرن 2. پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران. وبلاگ دانشجویان مهندسی چوب دانشگاه تهران. با کوله باری از شعر های ناگفته. مکان امن عاشقانه های من است . یک رنگ و بوی تازه از عشق بگیر.

همیشه من بودم و من و تنهایی پر از خاطره. با تویی که از کنارم گذشتی. و حتی یک بار هم نپرسیدی چرا چشم هایت همیشه بارانی است. دختری به کورش کبیر گفت من عاشقت هستم.

به وبلاگ من خوش اومدی امیدوارم بانظرات خودمنو دربهترکردن این وبلاگ کمک کنید . زیر گنبد کبود شهر خوب قصههاست ღ یکی بود.