Date Range
Date Range
Date Range
دلم خیلی هوایتان را دارد . کاش! ما هم به شما بپیوندیم . میان دل ز عشقش لاله باغیست. بحمدالله که قلبم مست ساقیست. بساط گریه را آماده سازید. که چند شب تا محرم. که به یک سیب سرخ هم کربلایی. انقدر عاشقیم که با یک سیب هم مست میشویم . خوش به حال ندیده ها . بد دردیست درد فراق . پس ما رایت الا جمیلا. هیچ کجا خانه آدم نمی شود. اقا جانم میدانم که . پس همه جا میهمان توییم. اگر قدرش را بدانیم . حتی اگر ساکن شامی .
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم. چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم. فارغ از خود شدم و کوس اناالحق. همچو منصور خریدار سر دار شدم. که به جان آمدم و شهره بازار شدم. جامه زهد و ریا ک ندم و بر تن کردم. خرقه پیر خراباتى و هشیار شدم. واعظ شهر که از پند خود آزارم داد. از دم رند مى آلوده مددکار شدم. بگذارید که از بتکده یادى بکنم. من که با دست بت میکده بیدار شدم. تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. اول محرم! ماه هاست نگاهت. نه! نگاهم را گم کرده ام. و مثل همیشه منتظر! دوباره همان حال و هوای شرمندگی. چشم دوخته به اربعین نگاهت و دوباره. مانده در عطش اربعین رسیدن به تو و نرسیدن! اینجا همچنان فصل عاشقی ست. همه جا بوی سیب می دهد. این روزها در حیاط دلم مدام سیب گاز میزنم. دلم عطر سیب خدا میخواهد. و در هر دم تنها به یاد توام.
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد. به نام آنکه آفرید مرا و برای خوشبختی من تو را. تقدیم به عاشقان گل نرگس. اصلا این ماه عجب حال و هوایی دارد. رمضان در دل خود کرب و بلایی دارد! کام خشکیده و لب های تر ک خورده ی ما. در تب روضه ی تو شور و نوایی دارد! پای سج اده ی ا حیا و مناجات و سحر.
ممنون که هنوز هم به من سر می زنید . از این به بعد تصمیم گرفتم تحولی جدیدی روی نوشته هام داشته باشم . این آدرس وب جدیدمه . در حالی که با چشمانی باز. به ناکجا آباد وجودم قدم می گذارم. و تنها با به یاد آوردنت. از گمگشته های وجودم می گذرم و . به روشنایی هایی که در طول زندگانیم می بینم و از یاد می برم می رسم . و این رو از گذشته به خاطر دارم . که بی تو و بدون مهربانی هایت . نام تو را صدا می زدم.
اما لحظه ای باید درنگ کرد و شاید چند گامی به بیراهه رفت. مدتی است بر جاده ی هموار می رانیم. چه جهل زشتی است در این شب قدر بودن و در زیر این باران ماندن. آرزوهایی که هیچ رنگی از خودخواهی و.
یک شبی مجنون نمازش را شکست. بی وضو در کوچه ی لیلا نشست. عشق آن شب مست مستش کرده بود. فارغ از جام الستش کرده بود. سجده ای زد بر لب درگاه او. پر ز لیلا شد دل پر آه او. جام لیلا را به دستم داده ای. وندر این بازی شکستم داده ای. نشتر عشقش به جانم میزنی. دردم از لیلاست آنم میزنی. خسته ام زین عشق دلخونم مکن. من که مجنونم تو مجنونم نکن. مرد این بازیچه دیگر نیستم. گفت ای دیوانه لیلایت منم. در رگ پنهان و پیدایت منم.
من خوش ندارم که شما دشنام دهنده باشید. اما اگر حالاتشان را باز گو میکردید به سخن حق نزدیک تر و عذر پذیر تر بود. خدایا خون ما و آنها را حفظ کن. بین ما و آنها اصلاح فرما و آنان را از گمراهی به راه راست هدایت فرما. تا آنها که جاهلند حق را بشناسند و آنان که با حق میستیزند. پشیمان شده به حق باز گردند.
یکی بود یکی نبود هر چی عشق. فقط خاطره هاست که میماند. واین یعنی بهترین و ناب ترین حس دنیا اصلا یعنی خوده خوده زندگی. بی خیال از خویش و روزگار خویش.
دونه دونه اشکام رو گونه هامه. وقتی تو نباشی اینا باهامه. می مونی تو قلبم واسه همیشه . تو رو کم میارم تو روزگارم. هوا وقتی بوی نم داره دلم خیلی میگیره. ندونستی گل یاس من دلم بی تو میمیره. منوسپردی به پرسه های بارون. رفتی از لحظه هامون آسون. خدا ما رو برای هم نمی خواست. فقط می خواست همو فهمیده باشیم. بدونیم نیمه ی ما مال ما نیست.
موانع و اثرات یاد خدا. س أ ل ک ع ب اد ی ع ن ی ف إ ن ی ق ر یب أ ج یب د ع و ة. شهادت قسمت ما میشد ای کاش. ا لسلام علیک یا فاطمة الزهراء. د ل ن وشته های طلایی. ابزار هدايت به بالاي صفجه. ی ا أ ی ه ا ال ذ ین آم ن .