از دادن خبر های بد متنفرم. کسی نیست که خوشش بیاید ولی من عارم هست گوشی را بردارم به کسی بگویم که چه شده و بعد ان طرف هی بگوید که درست میشود و من نتوانم دهانم را باز کنم و بگویم بله درست میشود یا هر دروغی دیگر. مقنعه را میکشم جلو تر و چتری هایم قلنبه میشود روی سرم.

هدیه ای از طرف خدا. پسری رفته ررو میز نمی تونه بیاد پایین. پسری بیا من و بیار پایین. همین که اومده بغلم مامان من جیش ندارم گفتم که بیای من و بیاری پایین. بالاخره بعد از کلی تاخیر اومدم که وبلاگ پسری رو آپ کنم نزدیک یه ساله که نیومدم اینجا پسرم اونقدر شیطون شدی که تقریبا تمام وقت مامانی رو پر می کنی. اينا رو داشته باشين تا بعد.

16 de agosto de 2012. Oi pessoal, que saudades de escrever por aqui! Enfim, como vcs podem perceber pelo titulo do post EU CHEGUEEEI, finalmente! Esta tudo OTIMO, LINDO, PERFEITO e MARAVILHOSO! Acho que ficarei aqui pelo resto da minha vida! Disse que eu nunca m.

صدای پای توست که شب ها در سی نه ام میدوی . بگیر و از آن رد کن. صبح هم ماجرای ساده ایست. گنجشکها بی خودی شلوغش می کنند. به سفرت بگو كوتاه بيايد. رد پاهایم را پاک می کنم. من روزی در این دنیا بودم. تو پژواک تمام عاشقانه ها. من کویر خسته ام تویی نم نم بارون. دلم برات تنگ شده کجایی. آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست.