ღ ღ معبد دل ღ ღ. هزار معبد به یکی شهر. گو یکی باشد معبد به همه دهر. خط خطی های یک ذهن آشفته. هزار معبد به یکی شهر. تا من آنجا برم نماز که تو باشی. چندان دخیل مبند که بخشکانیام. و جز اینام هنری نیست.

یه نکته فیلم خیلی برام جذابه. یعنی با هم خیلی دوستیم.

بوی باران بوی سبزه بوی خاک شاخه های شسته باران خورده پاک آسمان آبی و ابر سپید برگ های درخت سبزبید عطرنرگس رقص باد نغمه ی شوق پرستوهای شاد خلوت گرم کبوترهای مست نرم نرمک میرسد اینک بهار. اینم از بهار سوم وبلاگ به رنگ باران و باز هم این پست. آسمان آبی و ابر سپید. برگ های درخت سبز بید. نغمه ی شوق پرستوهای شاد. نرم نرمک میرسد اینک بهار.

در من آدم برفى است. خلاصه ى تموم داستان هاى عاشقانه دنياست. همين جور كه خيال برت داشته همه چيز دارد خوب پيش ميرود. كمي بيشتر كه ميگذرد ميبيني كه زندگي هم گرد است. شكست ها چسبيده اند به پيروزي پيروزي ها به شكست.

د ره م و ب ره م. هیچ قصه ای نخواهم شد. که این بانو خود قصه ها. ولی من میگم منو بیشتر دوست داره. وگرنه به همه یکی مثه تو. آه بی تاب شدن عادت.

آسمان احساس پراز ستاره های شعر است. قلم میخواهم تا بچینم آنهارا. درست است که کلمه به سکوت. و کارد به استخوانم رسیده است. هرگز - هیچ دقیقه دوری -. به دریا دشنام نداده ام . به دریای آسمان و کویر رفته بودم. جاودانه شدن موسیقیدان بزرگ ایرانی.

دختر وهومنه نام قدیمی ماه بهمن. ஜ ஜ انار دلم ترک خورد ஜ ஜ. من در این ظلمت شب. پی تکبیره الاحرام علف میگردم. تا که شاید نفسی تازه شود روبه حقیقت. من در این ظلمت شب. پی روشنی چشم گل سرخ. من در این ظلمت شب. و در اینجا که همه تنهایند. میرسانم خود را به نهان ساحل امید.

دوست داشتم تو را به اندازه دوست داشتنم در آغوش بگیرم . اگر به تناسخ ایمان آوردم. تا با تو بودن را. حرف که می زنی انگار. سوسنی در صدایت راه می رود. می خواهم صدایت را بشنوم. و خنده ات دسته کبوتران سفیدی. که به یکباره پرواز می کنند. چون صدای اذان در سپیده دم. چون راهی که به خواب منتهی می شود. چون آخرین بسته سیگاری در تبعید.