همیشه یک اتفاق کاملن ساده. معادلات کاملن پیچیده را به هم می ریزد. تا برفی دوباره نفس گیر تعطیل است. مطمئنن به وبلاگ دوستان سر خواهم زد و منتظر خبر به روز رسانی وبلاگ دوستان از طریق ایمیل هستم. نوشته شده در چهارشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۷ ساعت ۱۱ ق. 4غزل از سولماز برزگر در سایت نیمکت. مقاله ی آنیما و حافظ از سولماز برزگر در سایت دیگران. به یاد پاییز های عمر اسکیمو.

و بعد فرو میافتم در مسیر یک چشمه. دنیایم لبریز از رویای مرتفع توست. 2 روادید رویا و روسری بنفش. بهشت را به چشمهایت پیوند خواهیزد. گفتی که مرا عذاب خواهی فرمود. مدتها قبل آغاز شدم از گل سرخ. آش پشت پا درست ميكنم براي خودم.

من شاعرم همیشه کمی هم کبوترم. گونه ها و پلک ها و چشم های دیگری. آمد و رد شد ولی هم ماند و هم رفت از دلم. چون خیابانی که ساکن می رود به هر و ری. لب گزان با روسری رد شد نمی داند مگر. حرف خاصی نیست حتی در به رویم بسته است. او که با من حرف می زد سال ها از هر دری. تا که شاید تو درآری بین این سرها سری. آنچنانکه شاخه ها را برگ ها زیبا کنند. حجم مویت دیدنی تر می شود با روسری.

کتبی با موضوعات مختلف دینی وعلمی. کتب در مورد امام زمان. کتب دینی با موضوعات گونا گون. دانلود تالیفات حجة الاسلام والمسلمين قرائتي حفظه الله تعالی. خط خطی های دختر تنها.

با ما نساخت آخر ذوق شراب خوردن . چون میوه زرد گشتیم از آفتاب خوردن. ماهی ات ولی تخمدان نداشت. تخم مرغ یا تخم سگ شدن. ارث بردن از اجتماع خود. شاهرگ شدم در پماد ها. دو به شک شدم در دوگانگی. غیر کندن از پوست پیاز. گریه ربط داشت به زنانگی. زندگی چه بود جز غذای خوب. زندگی چه بود جز رژیم بد. سوختن به پای اجاق گاز. چاقی زن پخت و پز بلد. پاک بازی ام شرط عشق بود.

نوشته شده در چهارشنبه هفتم مرداد ۱۳۹۴ساعت توسط فردا. در من سر زانوهای کودکی همیشه زخمی ست. دید می زنم دنیا را فقط با یک نگاه. من رمز پیروزی را نمی دانم ولی رمز شکست این است که سعی کنی همه را راضی کنی. باران که بیاید همه عاشق هستند. گوش کن با لب خاموش سخن می گویم.

داد می زد توی این تنهایی ممتد کسی. در من انگاری که پنهان است و می گرید کسی. توی جنگل های سبز چشم هایت ریخته. انگبین خوشگوار ناب صد در صد کسی. جز من دیوانه و خیام رند هفت خط. ترجمان چشم هایت را نمی فهمد کسی.