Date Range
Date Range
Date Range
بخون وقتی که خوندن معصیت داره. بوسه هایت انار را می ترکاند. نفس هایت سیب را می رساند. آغوشت ابر را می باراند. خود را شبی در آینه دیدم دلم گرفت. از فکر اینکه قد نکشیدم دلم گرفت. از فکر اینکه بال و پری داشتم ولی. بالاتر از خودم نپریدم دلم گرفت. در جهان تنها يك فضيلت وجود دارد و آ.
دردت به جان عاشق اردیبهشتی ام. راستش این روزها نه خواندن و نه سرودن شعر اقناعم نمیکنه تا اونجایی که یادمه امسال یه غزل. مثنوی یکی دوتا غزل و چند تا کار نیمایی نوشتم که آخرین نیمایی ها در محرم بود و هر دو هم. عاشورایی تا چه قبول افتد و چه در نظر اید الان یکی از نیمایی ها که مال چند ماه پیشه می نویسم.
از روزگار دلتنگی ام گرفته تا رنج ها و درد هایی که اطرافم پراکنده است. درد مشترکی که همواره بوده و هست. این وبلاگ حنجره ایست برای فریاد این درد مشترک. و چقدر تشنه ی لبخند کسی. که باران را می شناسد. و دریا را می فهمد. و نباید پرتاب کرد . واما جهت آشنایی بیشتر فرازهایی از اندیشه ام را جهت اطلاع خوانندگان عزیز می نویسم.
هم سفر لحظه هایم باش در این کوره راه تردید. چه شبهایی که من بیدار بودم. وتو در خواب نازت غرق بودی. من و آن مغرب چشمان مستت-. و تو در جاده های شرق بودی. من و شوق وصال تو ولی تو-. اسیر اشتراک و فرق بودی. برایت شمع و اشک بی امانش-. چراغ قلب من را برق بودی. برایم خرمن یاس و اقاقی -. و تو گفتی برایم مرق 1 بودی. من آن باران ابر پاره پاره -. و تو برهان رعد و برق بودی. به سیلاب سرشکم آه افسوس -. شناگر بودی اما غرق بودی. سحرگه بودومن بی خواب بی خواب. 1- مرق نوعی خار بیابان است.
امروز تولد من است! اگرچه هنوز مرداد است. و صبح ها می درخشید. و برای همیشه غرق شدم. توی یکی از آن ها یک گلدان. تو فقط باید آن را آب بدهی. پدرم می گوید رادیو از تلویزیون بهتر است. و آدم های توی تلویزیون را مسخره می داند. فکر می کنم صدای تو از دیدنت برایم بهتر است. قهرمان تمام کتاب ها تو بودی. هیچ کدام را نتوانستم بخوانم. به صداهایی که از لای قفسه ها می آمد گوش دادم. من هنوز تیرم را رها نکرده ام. شنیده ام پیر شده ای. آی انجیر شیرین سیاه! .
مجموعه شعر کوردی آزاد با عنوان شهونامه منتشر شد. اسم این سهگاه سرووار را . شایستهی به جا ماندن است. سهتار و سرود و سار. سکوتهای شکسته بر پرده . که سرو سرش را زیر دستاناش! این سه . سهم من و توست که. داغی تنام را حس کند! اصلن به صورتات نمیآید اشک.
بچه بزرگشون که دبیرستان میره رو گذاشتن پیش من و این بچه چند روز دیگه مسابقه راگبی داره و هر روز باید بره تمرین. من می برمش و بعدش هم برش می گردونم خونه.
Not quite in my dotage I have always enjoyed writing and think there is a novel in me somewhere. Sunday, March 04, 2007. Blame a friend called Maggie.
Hayao Miyazaki was born in Tokyo on January 5, 1941. He started his career in 1963 as an. Animator at the studio Toei Douga, and was subsequently involved in many early classics of. From the beginning, he commanded attention with his incredible ability. To draw, and the seemingly-endless stream of movie ideas he proposed. In 1971, he moved. To A Pro with Isao Takahata, then to Nippon Animation in 1973, where he was heavily. Animation, Miyazaki also draws manga.