میخوام با قشنگی معرفتت دنیایی بسازم که تموم عالم بشن تماشاگر دنیای تو. چیکار کنم هی تو رفت و آمدم. خوشحال میشم که بیایین و عضو بشین و از با هم بودن لذت ببریم. شبکه اجتماعی بن بست 13. تو بن بست 13 منتظرتون هستم. פ ستﮧ ا ґ! تا بياي.

سرمایه عمر یک نفس است آن یک نفس هم برای یک هم نفس است. صدای قطره های بارون به گوش میرسه. سرم بلند میکنم و تا اونجا که امکانش هست هوای تازه رو وارد ریه هام میکنم. مثل همیشه دعای فرج رو زیر لب اروم اروم زمزمه میکنم. دعای زیر بارون همیشه مستجاب میشه.

خوب امتحاناتم از 16دی شروع میشه تا 27تم. منم ک نخوندم تا الان پس باید ب کوب بخونم. خدا بیا جم کن این بندهاتو. و اما برنده مشخص شد و اون کسی نیست جز.

اینجا دفتر خاطرات منه و برای دلم می نویسم تعداد کامنت ها مهم نیست. یه ماه بیشتر وقت نمونده باید سریع فصل 5 رو نوشت و دفاع کرد. درست مثل روزی که ترکم کردی. همین شده که هیچ کس.

از خودی خوردم! سادگ ی ج رم است! و م ن مجرم س. سرنوشت دل دادن به هر جاذبه ای غیر از خداست. نوشته شده در سه شنبه ۳۰ تیر۱۳۹۴ساعتتوسط فاط م ه بآنو. من چو باد صبح از آن جا با تهی دستی گذشتم. من از آن پیمان که با چشم تو بستم سال پیشین.

اینجاارامگاه بغض های کهنه است لطفا کمی سکوت! که اگر بیدار شوندنفس گیرند لعنتی ها. این روزهایم به تظاهر می گذرد. به اینکه دیگر هیچ چیز مهم نیست. یا علی بن موسی الرضا. دوباره دلم برای خلوت باحرم امام رضا پر میزنه. دلم یک بره آهوی نجیب است.

اون طوریم که تو فکر می کنی نیست! شاید عاشقت بودم روزی. ولی ببین بی تو هم زنده ام زندگی می کنم. فقط گاهی در این میان یادت زهر می کند به کامم زندگی را. جمعه یکم فروردین 1393 . پنجشنبه بیست و نهم اسفند 1392 . جایے در ایט ڪره ے خاڪے . تو نفس میڪشے و مט. چهارشنبه بیست و هشتم اسفند 1392 .

شآدمآن م ڪه پ وستینے پ هט ڪن م به زیر احسآس ت . سه شنبه بیست و یکم آذر ۱۳۹۱. دلم شوریده در شور است. صدای خنده و آواز می آید. زکوی دلبرمامشب صدای ساز می آید. دلم بی وقفه می لرزد.