آن روز با تو بودم. آن روز كه با تو بودم. جواني بگذرد ما قدرش ندانيم. بعد از قرن ها .

تو دنیای کوچیکی هام نفهمیدم که چرا وقتی میزنه بسر یکی دزدی کنه ۴تای دیگه هم گرفتار میشن! نفهمیدم چرا کوچیکه باید اشتباه کنه و بزرگه باید تاوانشو پس بده! نفهمیدم چرا فقط یه تشت طلا! نفهمیدم چرادیگه نگرانی واسه اینکه جواب خدارو بدن! .

Ƹ Ӝ Ʒ دل نوشته های یک من Ƹ Ӝ Ʒ. بعضی حرف ها و خاطره ها رو دل آدم سنگینی می کنن . برای سبک شدن گاهی باید به قلم و نوشتن پناه برد . بعد از یک هفته . یهو دلم خواست بیام اینجا. این یه هفته ای که گذشت به کل استراحت کردم! کلاسارو تعطیل کرده بودیم و به نظر موقعیت خوبی میرسید واسه درس خوندن. ولی امان از این جوگیری های زود گذر که به ثانیه نکشیده دود میشه میره هوا! با خودم قرار گذاشته بودم کلی برنامه ریزی کرده بودم که بشینم کل هفته رو درس بخونم.

دیگر هیچ چیز شیرین نیست . هرگز هنر خطر کردن را. همیشه مستعد ریسک کردن باش. بدان که هیچوقت بازنده نخواهی شد. حتی اگر بدانم دنیا فردا چند تکه خواهد شد. بازهم درخت سیب امیدم را خواهم کاشت. نه برای برداشت میوه اش. همون قد که به اومدن بهار ایمان دارم.

اومدی و گفتی من عوضیم. مادرم رفت کجا ای خدااااااا ک من آواره و تنها ماندم. سلامی موضو پیش اومده نمیدونم چطوری بیانش کنم. خدایا تو دنیا کسیو بی مادر نذار. مادرم ی عمره ک هوامونو داشتی . برا ما کم نمیذاشتی . تو خوبی کردیو فقط بدی دیدی از من ولی همیشه بخشیدی چشاتو بستیو چیزی.

حال همه ی ما خوب است اما تو باور نکن. نوشته شده در پنجشنبه پنجم دی 1392ساعت توسط فاطمه. از رمانتیک ترین صحنه های زندگی هر آدمی. لامصب واسه چن ثانیه حس پادشاهی بهت دست میده.

سلام دوستم نتم قط شده. قلب دخترا مثل قبرستونه هرکی به اونجا پا میزاره دیگه نمیتونه برگرده اما قلب پسرا مثل هتل 5 ستارست معلوم نیست کی میادو کی میره.

در چشمانم تمام خاطرات را مرور می کنم. خیره به خود می نگرم. به چهره ی غریبی که پیش صورتم نقش بسته است. تا شاید جدا سازم این همه خاکستر و سیاهی را. چقدر فاصله ی آن روزها و این روزها کم شده اند. دیگر حرفهایم هم در حرفهایم نمی گنجند.

به بهانه دوم شخص های غائب! اسم این حوا را شبنم گذاشتند 14. کد جملات په نه په برای وبلاگ. کد جست و جوی گوگل. خط خطی های بانوی اردیبهشتی.

ازدواج و خاطرات, عشق و سختی. علاوه بر اینکه خیلی وقته چیزی ننوشتم خیلی وقت هم هست که حتی فرصت نکردم یه سر بیام و وب های بقیه رو بخونم. دو هفته به صورت مداوم مهمون داشتم که اصلا جالب نبود. دندونم بی نهایت اذیتم می کنه و هی واسه دندون پزشکی رفتن امروز و فردا می کنم. نی نیه دختر خاله هفته دیگه دنیا میاد و من کلی ذوق دارم براش. یعنی یه چیزایی پیدا کردم.