عاقبت یک عکس سلفی در بقیع خواهم گرفت. زیر آن با افتخار این جمله را خواهم نوشت. من همین الان یهویی حریم مجتبی. داخل صحن بزرگ قاسم ابن المجتبی. پی نوشتی میزنم این جمله را حک میکنم. نام زیبای تو را با عشق هشتگ میکنم. نوکرت در حرمت شور و نوایی دارد. به به ایوان حسن عجب صفایی دارد. تبریک ولادت امام حسن علیه السلام.

نگاه به گذشته و شکر خدا. نگاه به آینده و اعتماد به خدا. نگاه به اطراف و جستجوی خدا. نگاه به درون و دیدن به خدا. لحظه هایت سرشار از بوی خدا . جمله های عاشقانه برای خدا. همین کافیست که تو راه را میبینی و من تو را. جمله های عاشقانه برای خدا.

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین . حسین جان آن روزکه به داغ غمت مبتلا شدیم. دل خون تر از شقایق دشت بلا شدیم. شکر خدا که حضرت مادر خریده است. شکر خدا که خرج بساط شما شدیم. عزت سرای ماست عزا خانه شما.

از دلت شروع کن . شاید دوباره همدیگر را پیدا کنیم . زندگی به بندی بند است به نام حرمت. اگر شانس یک زندگی دوباره به من داده شود. زن ها حرف می زنند . شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت باد. مردها سکوت می کنند . أین الس ب ب الم ت ص ل ب ین الأرض و الس م اء. ஜ ஜ baran ஜ ஜ.

ღ شب شکار از خانم فرحناز ღ. و در آخر عامل خوشبختی و عاقبت بخیری پسراااااااااااااا. دخملای دیروزی و امروزی روزتون مبارکککککککککککک. کاش همچو پرنده ها آزادو رها بودم. و هرجایی که دلم میخواست می تونستم پر بگیرم و برم. ولی اگه پرنده هم بودم بی شک نمی تونستم رها باشم. فقط باید یه جا می نشستم واسیر غصه ها می شدم. این روز ها هم خواهد گذشت.

سکوت و سکوت و باز هم س ک و ت. من که غصه هایم را سر وقت می خورم . نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز. و به اندازه ی هر روز تو عاشق باشی. عاشق آنکه تو را می خواهد. و به لبخند تو از خویش رها می گردد. وتو را دوست بدارد به همان اندازه. همه چیز دست به دست هم میدن. بوی یه ع طر خاص.

باور کن بعضی درد ها گفتنی نیست رفیق . تو محرم ترینی بر من. اما بعضی درد ها انقدر درد. دارد که تکرارش حتی برای. خودم هم سنگین که به زانو می اندازد مرا. بغض چشمانم را که دیدی هیچ نگو. فقط دستم را بگیری کافیست. بعضی دردها با دلداری سبک نمیشوند. بخدا بیشتر دردم می اید. بعضی دردها بد دردی هستند رفیق.

کودکی که مادرش او را. تا برسد به خانه ی تشنه به خونش. سر از خانه ی عزیز مصر در می آورد. که اگر تمام دنیا بخواهد. و به سمت او قدمی بردار. تا ده قدم آمدنش به سوی خود را به تماشا بنشینی.