نشانه نيكو كار ده چيز است. و براي خدا احسان و نيكي ميكند. پدرم قامت تو تكيه گهي بود مرا. گفته هايت چون چراغي برهي بود مرا. رفتي از ديده و داغت به دل ماست هنوز.

من مستم و ميخانه پرستم. وين جام جگر سوز مگيريد زدستم! از تلخي طعم وي. در شب گسترده پر وبال. از آتش اهريمن بدخو به امان دار. کان تاک زرافشان دهدم خوشه زرين. اندوه زدايد ز دلم با مي ديرين. با آنکه در ميکده را باز ببستند. با آنکه سبوي مي ما را بشکستند. افتاده تب هلاک توی سرتان.

خدایا مرا در برابر هرانچه انسان ماندن را به تباهی میکشد با ندانستن و نخواستن روئین تن کن. باید با خدای عزیزم تنها باشم. و شما تنگ شده بود که نگو! به اندازه.

سلام به دوستای گل خودم. شرمندم خیلی دیر اپ کردم. خوب دیگه بهتر بریم سراغ خاطرم. من شنبه هفته پیش مسابقه داشتم اونم مسابقه المپیک دانش اموزی! به خاطره همین رفتم رامسر چون میزبان بود. مردیم و زنده شدیم اخه ۱۴ ساعت تو راه بودیم. ولی خیلی خوش گذشت کلی خندیدیم. ۱شنبه رسیدیم رامسر ولی ۲شنبه افتتاحیه بود به خاطره همین رفتیم حسابی گشتیم . رفتیم ایران کتان و کلی خرید کردیم. خداییش خیلی شهر قشنگیه من که کلی حال کردم.

آفتاب من نه در مشرق است و نه در مغرب! اصل هرکار شروعشه با نام بهترین زندگیهامون شروع میکنم از هر دری سخنی میگم شاید مضحک به نظر بیاد اما یکنواختی همه جا بد و آزار دهنده است حتی توی وبلاگ نویسی. درد دل یک ترانس سکسشوال. چشم ها را باید شست. دلتنگی هایت را با من قسمت کن. انتخاب عشق سخت است ولی هست. دم در بده بیایین تو. گفته ها و نکته ها. ای ول به خودم! عشق در کنار علم و ورزش. و سفالینه انس با نفس هایت آهسته ترک میخورد.