شنبه 28 اردیبهشت روز عسلی.

سلام به چند زبون دنیا. من الان دو سال وپنج ماهمه شروع به یاد گرفتن زبان انگلسی کردم. البته نقاشی هم خیلی دوست دارم وهر چیزی که به ذهنم میرسه را میکشم کلا از خودم تعریف نباشه بچه باهوشی هستم. حالا بخاطر اینکه فکر نکنید لاف اومدم یه فیلم از خودم میذارم. امیدوارم سال خوبی برای همه آرشیدا های خوشگل باشه. اینم من و مامانم و بابا نوئل که من ازش می ترسیدم.

ساغرم تو خورشیدی هستی که هرگز غروب نمیکنه. بعد از این همه وقت نمیدونم چطور شروع کنم. وبلاگ رو ادامه بدم و به دنیای مجازی برگردم. خیلی در ادامه دادنش کوتاهی کردم. به خاطر بچه ها و دغدغه ها و تنبلی خودم. به کمک و حمایتتون نیاز دارم. در ضمن از همه دوستان گلم ممنونم که توی این همه مدت ما رو فراموش. نکردن و تا همین چند وقت پیش سر زدن و کامنت گذاشتن. معرفتشون شدم ایشالله جبران کنم.

کودکم تو فردایی و امروزت در غبار زمان. خاطرات روزانه فرشته ای کوچولو به نام کیان. یه روز داشتم با یه عالمه غصه میومدم اینجا ولی الان دارم. همون غصه هارومیزارم و میرم و همرام یه عالمه تجربه. روزی که میومدم فرشته ای مث کیانونداشتم. ولی خدای مهربونم اونو بهم داد که تواین غربت بهم سخت. نگذره و همدمم باشه . روزی که اومدم کسی رو به غیر خدا. نداشتم ولی همون خداچندتادوست خوب دادکه الان جداشدن.

خدا جون مواظب همه نی نیا دنیا باش. خوشحالم که دیگه داداش بزرگه هستم. خیلی دلم می خواد زودتر بدنیا بیاد. دعا کنین زودتر این روزا بگذره. اسم داداشم قراره کیاراد باشه. خدایا مواظب داداشم و همه نی نی ها باش. منم خیلی جدی بهش گفتم البته که اومدم! .

امیدوارم جشن تولد ۱۲۰ سالگیتو جشن بگیری عزیزم. ۲ ساله که خدای خوب و مهربون تو هدیه بی نظیرشو. امسال ۲ ساله که من یه نوروز دارم با دو عید. تولد تو گلم برای من. سفره هفت سین تقدیم به همه دوستای گلمون. سال نو مبارک گل من.

دل نوشته هاي ما براي باران. بابا حجی یه مرد خیلی سرزنده و شوخ و هنرمند و خلاصه باحال بود که متاسفانه بعلت سکته مغزی چند ماهی فلج شدن و متاسفانه حالشون رو به وخامت رفت. بالاخره باباحجی هم در ششم اسفند ماه سال تولد تو متاسفانه ما رو با یه دنیا خاطره تنها گذاشت و رفت. روحش شاد و یادش گرامی باد. به سپیدی برف به زلالی باران دی ماه ۸۹.