نیم ساعت تاریکی رو با هم پیدا نکردم. یه دوست یه بار دیگه اینجا رو به یادم آورد. میخوام تا دوباره از یادم نرفته بنویسم. دست نوشته های یک جوان ایرانی. دلنبشته های دست و ذهن من. شیرین تر از هر شیرینی.

ایه مبارکه و من یتق الله . بر عقیق یمنی با حکاکی سید 110 کد 1722. و م ن ي ت ق الل ه ي جع ل ل ه م خر ج ا. و ي رز قه م ن ح يث لا ي حت س ب و م ن ي ت و ك ل. ع ل ى الل ه ف ه و ح سب ه إ ن الل ه بال غ أ مر ه ق د ج ع ل الل ه ل ك ل ش يء ق در ا. کفایت امرش را میکند خداوند فرمان خود را به انجام میرساند.

اباصالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش. نجف رفتی کربلا رفتی کاظمین رفتی یاد ما هم باش. مدینه رفتی به پابوس قبر پیغمبر مادرت زهرا. به دیدارقبقر بی شمع مجتبی رفتی یاد ما هم باش. زیارت نامه که میخوانی در کنار آن تربت خاموش. به دنبال قبر مخفی از کوچه ها رفتی یاد ما هم باش. بغل کردی قبر مادر را جای ما هم او ار زیارت کن. همان لحظه که به احوالش از نوا رفتی یاد ما هم باش. شب جمعه کربلا رفتی یادما هم کن چون زدی بوسه. کنار قبر ابوالفضل با وفا رفتی یاد ما هم باش. بزن بوسه جای ما روی قبر عباس و اکبر و اصغر.

یادداشت های پراکنده محمد ابراهیم اباذری. گاهی انقدر ذهنت پر از همه چیز میشه که اصلا یادت میره یه وبلاگی داشتی یه جایی که حرفات رو میزاشتی یه جایی که هیچ کس نمیخونه ها ولی فقط واسه خاطر دل خودت حرفات رو میزاری . خیلی وقت بود که نیومده بودم . حرفی نبود که بخوام بگم . فقط گفتم یه سر بزنم که بدونند هستم . هیچ و هیچ و هیچ . هیچ چیز را نمی توان گفت .

خودم و خودت و خدا! خدایا فاصله ات تا من خودت گفتی که کوتاهه. و اینک من بعد از کنکور! 22 بهمن ماه یوم الله یوم الله. به دلتنگی هایم دست نزن! دختری فراتر از.

دیگه من وتو تویی نیس تا عشقی ام باشه! سلام دوستایی که میدونم دیگه ندارمتون. نمیدونم چیشد که همی الان زد بسرم دوباره نوشتنم وشروع کنم میخوام بقیه اتفاقا وسرنوشت خودم ومحمد وبنویسم البته با این تفاوقت که دیگه محمدی توسرنوشت من نیست ونه من لیلیم نه اون مجنون دروغین نمیخوام چشم تو چشمش بیوفته متنفرم ازش .