Date Range
Date Range
Date Range
ﺩﻧﻴﺎ ﮔﻨﺠﺎﻳﺶ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺑﻐﺾ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ. کافیست حروفش را به هم بریزی تا برسی به کاش. فقط بخاطر اینکه پیدا نمیکنند کسی. ﺭﺑﻄﯽ ﺑﻪ ﺁﺩﻡ ﺑﻮﺩﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﻭ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﺪﻥ . ﻣﻦ ﮐﻪ ﺧﻮﺑﻪ ﺧﻮﺑﻢ .
زمین چشم میبندد وهمه ی اهل زمین خود را بخواب میزنند ودر هیا هوی این همه سکوت من فریاد میزنم. به کسی که دوستش داری بگو که چقدر بهش علاقه داری . وچقدر در زندگی برایش ارزش قائل هستی . چون زمانی که از دستش بدی مهم نیست . هر چقدر هم بلند فریاد بزنی . اودیگر صدایت را نخواهد شنید ! دیکته زندگیمان پر از غلط است.
وبسایت رسمی عبداله محمدزاده سامانلو. در درونم همه هست و در حقیقت پی هست. من گهی آتشفشان و هم گهی دیوانه وار. لاجرم گهگاه بر باد و گهی در خواب و پست. آدمی را گفت از روز ازل یزدان پاک. تو به کوی من بیا هر دم که خواهی باش مست. شعر ترانه شاعر مستی آغوش گناه چشم.
اعمال شما بر سر خودتان خواهد آمد. صبورانه در انتظار زمان بمان. هر چیز در زمان خودش رخ می دهد. باغبان حتی اگر باغش را غرق آب کند. درختان خارج از فصل خود میوه نمی دهند. دیدی که سخت نیست تنها بدون من. و صبح می شود شبها بدون من. این نبض زندگی بی وقفه می زند. فرقی نمی کند با من بدون من. دیروز اگرچه سخت امروز هم گذشت. سیب را با عشق گاز بزن. آدم ارزش بهشت را ندارد. باغبانی پیرم که به غیر از گلها.
به وبلاگ خاطرات زندگی خوش آمدید. منو بخشیدی و من چشمامو بستم. تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم. که نیاوردی به روم هر جا دلت رو میشکستم. منتظر موندم به راهت تا همیشه. چشم به راهت مونده بودم پشت شیشه.
یک پایان تلخ خیلی بهتر از یک تلخی بی پایانه . نوشته شده در پنجشنبه ۱ اسفند۱۳۹۲ساعت 2 توسط delirious. یا دل درد امانت نمی دهد. و باز خالی نمی شوی. نوشته شده در شنبه ۱۹ بهمن۱۳۹۲ساعت 0 توسط delirious. شاید برای شما هم اتفاق بیفتد. برای ما که زیاد افتاده . نوشته شده در سه شنبه ۱۵ بهمن۱۳۹۲ساعت 15 توسط delirious. خودم که فسیل شده ام. هنوز خاطره می سازی در دلم. هنوز همراه می شوی این خسته را.
الا یا ایها الساقی ادر کاسا وناولها که عشق اسان نمود اول ولی افتاد مشکلها. تو که آهسته میخوانی قنوت گریه هایت را. میان ربنای سبز دستانت دعایم کن. Be eshge yekhabar azat miyam vali hich nazari azat nadaram. کل دنیا هم بگویند دوستم دارند . چه غوغایی می کند . روحم را تازه می کند! تا بی اشتها شوم.
این سیگار که در دست من است. بپرس چی میکشی که انقدر سیگار. پک هایی که به سیگارم می زنم. از یادآوری خاطرات تو نیست. مرا بهتر از تو درک. بهتر می داند کام گرفتن نان و نمک. واحد و عدد داشت! قابل قیاس و اندازه گیرے بوב! آט وقت شاید .