Date Range
Date Range
Date Range
م لودی های بی تو بود ن. دیگه هیچوقت همدیگرو ترک نمیکنیم. چند سطر دلتنگی برای تو همیشه در کوله پشتی ام جا خوش کرده است. قد دو دستان باز موقع کودکی ام دلم برایت تنگ شده است. صحنه سازی های خیالم آنقدر واقعی اند که خودم هم کم میماند باورم شود که واقعا کنارم نشسته ای! دلم برای کنارت نشستنت تنگ شده است عشقم! امروز بدجور با دلم کنار آمده ام! قرار است خاطره های با تو بودن را مرور کنیم امروز! .
تنهایی مرا درک کنید! ممنون از این که اومدید و اپ های چرت منو خوندید. و معذرت از این که مزاحمتون شدم. برای همه ی دوستام ارزو های خوب دارم. بدی خوبی دیدین حلال کنید. همرو تک تک دارم از خودم جدا میکنم. دارم تقربیا از همه دور دورمیشم. جاهی که تنهای تنها باشم. راحت برای خودم بشینم و گریه کنم. گریه با صدای بلند بلند. هیچکس نمیفهمه که من چقدر. لحظه به لحظه تنها تر میشوم. لحظه به لحظه به مرگ نزدیک تر. خوشحالم به مرگ نزدیک میشم.
مرا به پیچ و تاب می اندازد. درگیر این خواب های مکررم. بی محابا دوباره عاشق میشوم . و دنیایم رو به زوال میرود. میگریزم از این شیرینی تلخ . از این خوابها که بی خوابم میکنند. و در لالایی مبهم بی دلیل ترین مهربان . شاید این خود عشق باشد . آرامشی که تو به من هدیه میدهی.
قصر رویا هایم در حال فروریختن است. تقصیر من نیست که هر شب. روزه ی سکوت كه نیت کرده ام. در نبودنت بگیرم و هنگام سحر. دلم را سیر کنم از لقمه لقمه ی حسرت! و به وقت اذان دلتنگی ها. افطاری ام یک استکان خاطره ی گرم. و شیرینی بوسه های جا گذاشته ات. مهمانی خدا که تمام شود. باز این منم که از پس نبودنت. آهسته آهسته کافر می شوم! دختری که م رد . چه آسان به خاک پس دادیمش.
تنها یک نگاه آرزوی من است. واسه همیشه دارم میرم نه از اینجا از همه جا. میدونم یه مدتی نبودم خیلی ها اومدن رفتن گفتن چرا نمیایی چرا اپ نمیکنی کجایی خوبی دلم برات تنگ شده و. تا از پست هام پاک شدن 2 تا از بهترین حرفهای دلم اعصااااااااابم خورده. امروز دوباره اومدم دوباره وبلاگ راه میوفته با این فرق که احساسم دیگه احساس قبل نیست. همه چی از این پست شروع میشه.
آرام باش ع زیز م ن. ديوانه کننده ترين حس دنياست. فقط چند لحظه کنارم بشین. تاریخ ساعت 0 به قلم Ar3z o0. از گلویی میاد که تو گفتی از رگش به من نزدیکتری. تاریخ ساعت 14 به قلم Ar3z o0. از این به بعد میخوام بنویسم. تاریخ ساعت 23 به قلم Ar3z o0. تاریخ ساعت 0 به قلم Ar3z o0. یک روزهایی بود همیشه دلم میخواست زود به زود اینجا رو آپ کنم اما الان اینطوری نست. نمیدونم باید با کی حرف بزنم به کی بگم که کمکم کنه نیست اینجا مینویسم. یکی بهم بگه دوستام چی شده.
این روزها چیزی باقی نمانده است. و من همین جای همیشگی. حسرت روزهایی را که تو و باران مهمان زندگی ام بودید. هر چیزی را هم که از یاد ببرم. تو تا ابد خواهی ماند. شباهت تو و باران در این است. که زمان آمدنتان معلوم نیست. هر روز و هر ساعت را باید منتظر آمدنتان ماند. ولی تو اگر دیر کنی. نمیدانم چه بر سر من می آید. نمیدانم چه بر سر درخت کنار پنجره می آید. اگر یکی از همین روزها نیایی. و باران مهربانیت نبارد بر من.
قلبے م علق و دلے در هوآ. خيلی وقتها آدم نياز داره جايی بنويسه كه بدونه يه ثابت هست. كه هميشه بخونتش و بفهمتش اينجا از نظر من اين حس و داره. سالها دویده ام با قلبی معلق. دیگر طاقت رویاهایم تمام شده ست. حتی با یک لبخند عاشقانه.
تقدیم به ابجی و دوست خوشگلم دریا. ااین متنو بذار تو وبت. کاش می شد درزمان عاشقی. کاش می شد درشمارلحظه ها. بی قید و قفس را یاد کرد. در حضورگرم و پرشوردو دست. لذت باهم شدن را یاد کرد. لحظه ها را یک به یک احساس کرد. کاش می شد دردل مرداب غم. شادی یک دل شدن را داد زد. عکس عشقی جاودان را قاب کرد. بگویم و بدانی ! فاصله دورت نمی کند ! حماقت یعنی من که.
La story est en pause pour le moment. Abonne-toi à mon blog! La story est en pause pour le moment.
Abonne-toi à mon blog! Pour commencer jme présente virginie 20 ans.
Abonne-toi à mon blog! Les 20 ans de ma petite soeur.