لطفا همه چیز را فراموش کنید. Please forget everything عارف عسکری. کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی. غزلی از حسین منزوی با صدای خودش. روزنامه ی نیم نگاه شیراز. حسین منزوی - سلطان غزل. سایت تخصصی دکتر حامد جعفری - متخصص ارتوپدی -. روزنامه ی نیم نگاه شیراز. ماهنامه ی انشا و نویسندگی. ماهنامه ی امید طلوع شیراز. ثنا و حمد بیپایان خدا را.

حرفه ای ترین قالب هاي وبلاگ. سخن بزرگان درباره ي آزادي. مجموعه عظیم آموزشی مخصوص دانشجویان رشته برق. نرم افزار موبایل پاکت پی سی 2012. مجموعه نرم افزارهای گوشی های سونی اریکسون. مجموعه نرم افزار های نوکیا 2012. مجموعه نرم افزارهای آندروید 2012. بسته آموزشی دروس سوم راهنمایی. آموزش ارگ مقدماتی و متوسطه.

حالم از هرچه غیر تو! بی خبر مانده ام که طوفانت. ببرد های و هوی م ردم را. در سرم واژه های تکراری ست. در سرم پیچ و تب یک شعر است. در سرم ازدحام بیداری ست. نمی خواهم از خودم بروم. و نمی خواهم از شما باشم. هاج و واجم هزآآآر سال سیاه. می شود مثل سگ! در حوالی من هوایی شر. مثل یک موشک م رد د بود. دلم از آسمان بهم می خورد. حالم از هرچه غیر تو! و بدم آمد از ادامهء شعر. این خیال همیشه بی معنا. این تصاویر مضحک و موزون. این صدای پلید و بی پروا.

کتابخانه گویا شامل مطالب ادبی. کتابخانه گویا شامل مطالب ادبی. وبلاگ شخصی شاعر بزرگوار جابر ترمک. كنگاور شهر تمدن و تدين. وبلاگ روح اله محمدی قیری. Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA. ز قربان پیکر روایت شده. که بوده است از مردم خوش مرام. ز میمند پرویزی خوش خرام. زسپدان بود آن سپیدار مرد. ابا لشکری باشد و مرد درد. همی نام او من نگویم کنون. ز اسکندری هم بگویم کمی.

گاهی در آغوش مادرم بودی. شب هایی که پرده ی اتاق. خواب جدیدی برای نمایش نداشت. گاهی هم آرزوی زندگی در کوچه ای بن بست. نصیحت های پدر را پشت سر می گذاری. یک روز عصایی می شدی. که معجزه ای در آستینش نبود. جز آنکه دست پدربزرگ را. در گذر از هیچ خیابانی رها نکند. فرش قرمزی که خدا برای پدربزرگ پهن کرد. هیچ وقت فراموش نمی کنم. همسایه ی چند خانه آن طرف تر را. شبی که تو را ترک کرد. چگونه دنیای ترک کرده اش. خیلی وقت ها تو را دیده ام. درست موقعی که با پوشیدن پالتوی من.

قطعا روزی صدایم را خواهی شنید. روزی که نه صدا اهمیت دارد. دير شد اما به هر منوال دارد ميرسد. فصل چيدن گر چه سيب كال دارد ميرسد. جام ها جا مانده اند از هم كه بعد از سالها. تشنه لب بودن شراب سال دارد ميرسد. كل كشيد از هر طرف بادي موافق بارها. اتفاقي را كه از دنبال دارد ميرسد. تا همين يك لحظه پيش از اين غزل هم خواب بود. او كه در بيداري من حال دارد ميرسد. روح سرگردان من در ازدحام سنگ ها. قبله و قبله نما ه.