آري توانست توانست تاب بياورد صد سال را در يه سال خلاصه كرد. به مژگان سياحت آويختم كليد قلبم را. حساب تاوان ترس از فرداهارا پرداخت ميكنم دركنارت. شال اون شال سرخ تو . عاشقانه هايت ديوانه وار از وجودم بالا ميرود يلدايي ام. نوشته شده در 16 Oct 2017. اي ساربان اي كاروان ليلاي من كجا ميبري. با بردن ليلاي من جان و دل مرا ميبري. اي ساربان كجا ميروي ليلاي من چرا ميبري. برف می بارد اما ر.

دنياي اين روزاي من درگير تنهايي شده. و آن گاه از پس. اکنون شما نیز با هم همراه شوید تا این بافت کهن همچنان پایدار بماند.

بعد مدتها حرف زدن باهات برام سنگینه. نه که سخت باشه نه. ولی انقدر دلم برات تنگ شده که دلم می خواد دستامو بذارم زیر چونم و فقط نگات کنم. تو از شعرها و خاطرات سالهای گذشته بگی و من لذت ببرم. من لبخند می زنم چون هستی . امروز! واژه هامو حس می کنی! یک دنیا حرفه . و من با نگاه تو دوباره آغاز شدم. تو چه کرده ای با من! .

کاش انسان همانند شمع یک روز زندگی میکرد. اما در کنار پروانه خود. گویند لحظه ای ست روئیدن عشق. آن لحظه هزاران بار تقدیم تو باد. منو نسبت به تو مسئول کرده. به ارامی اغاز به مردن میکنی اگر سفر نکنی. در این دیدار اغوش تو گناه نیست. بی نظیر باش که بی نظیر خلق شده ای. خواب در چشم ترم می شکند.

سلام به همه ی شما دوستان عزیز و دوست داشتنی 26 روز از خرداد 1373 به دنیا اومدم. و دل مهربونی دارم حس میکنم یعنی مطمئن شدم که الکی دنبال بعضی چیزا بودم! همه چیز از یه اتفاق شروع میشه. این وبلاگ رو درست کردم تا خوشی ها و ناخوشی هامو توش بنویسم و همراه با شما به آرزوها و هدف هام برسم. کوچ کردن به سایت میهن بلاگ.

به قول نمیدونم کی! هر اومدنی یه رفتنی هم داره. توی این مدت خیلی دوستای خوبی پیدا کردم. از همتون به خاطر کمک هایی که بهم کردین ممنون. به امید دیدار دوستای خوب من. در دیاری که رفیقان همه دل میشکنند. به تو نازم که وجودت غم دل میشکند. معذرت از دوستان که فعلا نمیتونم زیاد بهشون سر بزنم.

جواب دورنگي را با خلوص. جواب مسئوليت را با وجدان. جواب بي ادب را با سكوت. جواب خشم را با صبوري. جواب پشتكار را با تشويق. جواب كينه را با گذشت. جواب گناه را با بخشش. جواب دلمرده را با اميد. جواب منتظر را با نويد.