Date Range
Date Range
Date Range
در این پنج چیز خلاصه می شود. من در آن موقع ها. داستان ولی چرت و پرت. قفسه های خالی از کتاب. چیکا از نسل آب ها. فقط یه چیز دیگه بگم. اتوبوس ی به نام هوس. نوشته های مسیح علی نژاد. آخرین بوسه ی ژاکلین زیر ایفل. جسمم آمریکاست روحم ایران! و پرسه هایی ک تا ادامه می روند. وقتی در متن خیابان س قوط میشوی.
كامنتاتم بستى هيچى نمى تونم برات بذارم. و إ ن ي ک اد ال ذ ين ک ف ر وا ل ي ز ل ق ون ک ب أ بص ار ه م ل م ا س م ع وا الذ ک ر. و ي ق ول ون إ ن ه ل م ج ن ون و م ا ه و إ ل ا ذ ک ر ل ل ع ال م ين . باش که من همواره به یاد تو هستم. هفته او ل اردیبهشت ۱۳۹۳. هفته او ل شهریور ۱۳۹۲.
الو الو یک دو سه امتحان میشه . برید اندرونی با رمز 1394.
ییهو هوس کردم بیام وبلاگمو آپ کنم. امروز نامزدی دوستم مهسا بود. ولی من چون کارا خیلی زیاده و نمیتونم مرخصی بگیرم نرفتم. الان بهش اس ام اس دادم میوه ها و شیرینیهامو بریز تو نابلون هروقت دیدمت ازت میگیرم. ایشششش سرکار رفتن همین مصیبتا رو هم داره دیگهههه هی به دوستام میگن هرجشنی مراسمی چیزی دارین بندازین جمعه. آخه جالب اینه که هر کیفی میخرم میام خونه پشیمون میشم.
هر کی دوست داره بهم بگه تا ادرس بدم. من اعتراف میکنم که به اونایی که هر روز اینجا مینویسند حسودیم میشه. دوباره مینویسم فقط به خاطر شما چند نفر. مثل عسلیه مهربونم که انقدر قدیمی شده عین یه عضو خونواده واسم عزیزه. من ارشد آزاد قبول شدم و تصمیم گرفتم برم. و حالا منم و یه دنیا کارو مقاله. نمیدونم رفتن دانشگاهم کار درستی بوده یا نه. اما با شرایط موجود فکر میکنم بهترین انتخاب بود. میترسیدم که سال بعد از اینکه نرفتم پشیمون شم.
تنهاییم را با تو قسمت می کنم. هر روز صفحه ی مدیریت وبلاگ رو باز می کنم اما نمی دونم چرا دستم به نوشتن نمیره. این روزا خیلی ناراحت و کلافه ام. نمی دونم چرا زندگیم اونجوری که می خوام نیست. اصلا به کارام و خودم نمی رسم. همیشه در حال دویدنم و هر چی بیشتر می دوم کمتر می رسم. از نظم روزای اولیه ی خونه خبری نیست. فقط تلاش می کنم که شلخته نباشه. نمی دونم چرا اینطور شده. روزا کوتاه می شن انگار. خیلی دوست داشتم اولین سفر زندگیمون اینجوری شروع شده. برام دعا کنید با نیت خالص برم.
از همین روزهایی که آرزوی داشتنت تو وجودم بال بال می زنه . 10 قصه صبوری 3 . با ضدحالی که بابا سعیدت بهم زد . توی نی نی سایت خیلی ها بهم تبریک گفتن . اما من بازم ذوق نکردم ! فردا صبحش .
چهل و سوم بهار بهار! این اولین بهاری خواهد بود که ما! ما تو را داریم . خدای مهربون تو را به ما هدیه داده ست ! و ما چه خوش بختیم از حضور تو! خانواده ای کامل تر . هر چند کمی خسته . هر چند کمی شلوغ . اما شیرین و دلنشین! تو ما را پیش همه عزیز کرده ای عزیز دلم! پاره ی تنم . میوه ی دلم ! دخترکم در آستانه ی بهار گوشواره دار شد! سیده زینب عزیزم . امیدوارم قدمش پر از خیر و برکت و شادمانی باشه! شاید آخرین پست سال دوست داشتنی ۹۲ . حلالم کنید! چهل و دوم یادت نمی ماند! هیچ اندیشیده ای تلخ.
Commence par suivre clo-011 pour devenir ami.
Show must go on . Abonne-toi à mon blog! Abracadabra . je ne suis plus là! Il faut savoir partir pour pouvoir revenir. Il faut savoir partir pour pouvoir vivre. Je pars ailleurs, là où il sera me retrouver. Je pars ailleurs, là où je serais le retrouver. Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.
Abonne-toi à mon blog! Iki est faite pour whatever-people. Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.
Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.
Bienvenue sur mon renouveau! Je ne sais pas ce que tu y trouveras. Alors visite et tu sauras. Abonne-toi à mon blog! Fait par .