Date Range
Date Range
Date Range
از تو تا بی نهايت. ظ روز شنبه ٢٦ امرداد ۱۳۸٧. در آرزوی پرواز به سوی تو پر گشوده است. در گوش اینهمه قاصدک سپید نجوا می کند. کوله باری قاصدک در پیرامونم می چرخند. و هر چه دنبالشان می کنم.
آیا نمیدانی که خدا می بیند . نوشته شده در ساعت توسط مریم. ي ا أ ي ت ه ا الن ف س ال م ط م ئ ن ة . ار ج ع ي إ ل ى ر ب ك ر اض ي ة. نوشته شده در ساعت توسط مریم. جز آسمان توام در هیچ جای پناهم نیست. و مریمی دیگر که عارف.
دلم تنگ میشه هر لحظه. دلم برای خانه و حیاط با صفایش. دلم برای تمام ساعات و دقایق بودن با شما تنگ شده! دوستتان دارم . فقطشاه بیت غزل زندگی من. آغوشتا به غیر من به روی هیچکی وا نکن. منا از این دلخوشیو آرامشم جدا نکن. چشمای مهربونت منا به آتیش میکشه. وتو باز م ی خ و ا ن ی. مردی که شبهای بیخوابی برایت قهوه و کیک ش.
یادش به خیر هر که ز ما یاد می کند. هواي قلب من و تو چقدر باراني ست. و واژه هاي درونم شبيه طوفاني ست. كه بغض کرده غريب و نشسته در ساحل. در انتظار زماني که وقت ويراني ست. تو از تمام وجودم چه خوب فهميدي. شکستن دل سختم چه کار آساني ست. چه حرفها که شنيدم تمام اين مدت. چه گريه ها که نکردي اگرچه پنهاني ست. سه چار بيت نوشتم همين كه ميخواني ست. كه بخت كوته ما از نبود پيشاني ست. به به عروسی لباس عروس ماشین عروس.
آرزو دارم بدانم صاحب آن سایه کیست. بلاگفا اون زمان پر سرعت بود اما باز شروع کرد به خارج شدن از دسترسی های ممتد. با این حال اینجا بودیم و به موازات هم در میهن بلاگ بودم. میرم منزل جدیدم در میهن بلاگ.
سالهاست که اینجا چیزی ننوشتم. غصه میخورم وقتی میبینم دوستای قدیمیم دیگه نیستن. دلم میخواد بنویسم گرچه میدونم هیچ کس نمیخونه. یعنی کسی نیست که بخونه. بعضی حرفا داره خفم میکنه. رنجی که این چند سال کشیدم. درد بزرگی که اگه بشینم و بهش فکر کنم داغونم میکنه. چه سخت ودرد آور است که آدم تنها نباشه و احساس تنهایی مثل خوره تمام وجودشو چنگ بزنه. تاريكي مطلق خفه ام ميكند. افسوس كه محصورم بين ديوارها.
هرگز نخواستم که بگویم تو را چقدر. تقدیر را به نفع تو تغییر می دهند.
Your browser does not support iframes, please click here.
بازهم بخور و بخواب کارمه الله نگهدارمه. از اول ماه سرکار نرفتم. البته تسویه این ماه رو به طور کامل گرفتم. دوست دارم بشینم و بچه داری کنم! انقدر مشغول باشم که متوجه گذشت روز و شب نشم.
روح ارتباطش را با همه چیزهای دنیا قطع میكند و تنها در خدا جان میگیرد. من نمی دانم و همین درد مرا سخت می آزارد. که چرا انسان این دانا این پیغمبر.