Date Range
Date Range
Date Range
خدايم در کلبه ی دلم تکی. خوابگاه دانشگاه صنعتی خواجه نصیر الدین طوسی . بعد از کلی ترجمه جزوات و کتب استادان محترم دانشگاه پست رو قرار میدم . چقدر غیرتمندانه جواب خون را با خون نمی دهی . گرچه میتوانی پسر بچه یهودی را بی مادر کنی و داغ فرزندی را بر دل مادری بگذاری. مقاوم باش و سرسخت . بدان من و مانند من ها با تو هستند. بدان اگر هم نژادهایت همپایت نباشند مهم نیست.
بازگشت دوباره بعد از دو سال. خودم هم باور نمیکنم که باز برگشتم. که خودم هم یادم رفته بود تا کجا نوشتم و مجبور شدم. دوباره داستانو یه مرور کنم . شاید دیر باشه ولی برگشتم. تا داستانمو تموم کنم . بعد از مدتها برگشتیم منو سارا . وایییییییییییییییییییییییی ماندانا جونم ممنون از این همه لطفت. نه من و نه سارا. اونایی که شما لطف کردی و گفتی نیستیم ولی به هر حال خوشحالیم که دوست. ولی به هر حال خوشحالیم از آشناییت .
دانشجویان مهندسی صنایع دانشکده ایمنی شهید بهشتی. من دلم می خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست کنج هر دیوارش دوست هایم بنشینند آرام گل بگو گل بشنو. شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست بر درش برگ گلی میکوبم روی آن با قلم سبز بهار مینویسم ای یار خانه ی ما اینجاست تا که سهراب نپرسد دیگر خانه ی دوست کجاست. به افتخار بازگشت دوباره ی بهمنی ها. یعنی هرکی اومد به سری زد به وحداقل یه نظر خالی بده. کلا بگم دیگه هر جه می خواهد دل تنگت بگو. که نسبت به هرکس دارین بگین.
مهتاب رویی خاموش به گهوارۀ دل اسیرم مدام رویا می سازد. تمام روز را معطل مانده ام . دیروز هم همینطور گذشت چند روز است که انتظار کشیده ام. انگشت اشاره ام به شاتر خشک مانده اینبار محکم و دقیق صورتش را می اندازم. عکس این نیمه نقاب حوصله ام را خلال کرده باید تمامش کنم. نه بیشتر از اینهاست آرامش ام را گرفته من خلال اش می کنم. ترس و دلتنگی ام امان نمی دهد. صدای زنگ تلفن دارد ویرانم می کند باز یادم رفت فشارش دهم تا بی صدا بنالد. پلیس خوبی می شوی اگر من جایزه ی تو باشم.
دوستت دارم با صدای آهسته. دیگه بوی تو نداره در و دیوار خونه. بقرارم بیقراری تنم رو می لرزونه. تو که رفتی همه دلخوشیهام پر زد و رفت. من اسیر بی کسی خاطره هام پر زد و رفت. خیلی زود بود بخدا با غصه تنهام بذاری. بی خبر بری سفر پا روی قولت بذاری. اون روزا هر کسی از زمونه گریش می گرفت. یا که آینه دلش غبار غربت می گرفت. نمی دونم چی میشد بین تموم آدما. وا میشد قفل دلش با دستهای گرم شما. ولی افسوس که دیگه اون روزای آفتابی رفت. هر چی داشتیم توی دنیا شبهای مهتابی رفت. بقچه لباس تو دخیل گریه هام شده.
Tout simplement, mes amies, mes proches, ma vie, ce que je veux vous montrer.
Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.
Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.
Pour ce monde je suis trop fragile.