Date Range
Date Range
Date Range
اگر می خواهی ارزشتو پیش خدا بدانی نگاه کن ببین ارزش خدا پیش تو در وقت گتاه چقدر. لابه لای دونه های بارون. پرسه میزنم میون خلوت زندگی. اما هیج کجا رد پای عشق و احساس گذشترو. قاصدکها سر به زمین میزارن وقتی. سراغ احساس پاک دوست داشتنو میپرسم ازشون. کلاغ های خبر چین پا به فرار میزارن وقتی. گلهای آفتابگردون دوباره به آسمون نگاه میکنن. تا از خورشید خانم خداحافظی کنن. من به دنبال نگاه اونا. اما من میون اونهمه ستاره. من رو به خاموشی ام.
او نشست و به آرامی مشغول غذا خوردن شد. غم و ناراحتی توی چشمانش را خوب میدیدم. یکدفعه نفهمیدم چطور دهانم را باز کردم. اما باید به او میگفتم که در ذهنم چه میگذرد. به آرامی موضوع را مطرح کردم.
البته این راحتی تا یکی دو هفته ادامه داره. چون وقتی کارنامه هارو بدن دوباره همون آشو همون کاسه براههه. حالا کو تا دوهفته دیگه. راستی بچه ها با عرض شرمندگی باید بگیم . البته ببخشید که یکم دیر شد. بهونمونم این بود که داریم خستگی امتحانا رو در میکنیم. خلاصه همگی شروع کردیم به فشن کردن مو ها و حالی به هولی.
باور نمیکردم که روزی بروم! نمیدونم چجوری شروع کنم چون تا حالا سعی نکردم متنی. درباره ی خودم توی بلاگم بنویسم اما خب به هرحال باید. مدت ها است که دیگه نه حوصله نوشتن دارم و نه اینکه. انگیزه ای برای ادامه وبلاگ نویسی. دلمم نمیزاره که از بهترین دوستام که توی نت. پیدا کردم و با بیشترشون. چون من تمام وقت بیکاریم و تنهاییم توی وبلاگم سپری کردم و. با تک تک نوشته هام و کامنتام خاطره دارم. اما خب دیگه نه وقتی دارم ونه مجالی برای نوشتن. اما هنوز دوست دارم کنارتون باشم اما. آسمان همچو صفحه دل من.
لحظه ها را گذراندیم که خوشبخت شویم . اما ندانستیم آنچه گذشت خوشبختی ما بود. ماه محرم در ادامه مطلب. نوشته شده در Wed 31 Dec 2008. سال میلادی 2009رو به شما تبریک میگم. امیدوارم سال میلادی خوبی داشته باشین. صورتش را چسبانده بود به شیشه سرد فروشگاه و به داخل نگاه میکرد.
دلم گرفته ازاونایی که میگن دوستت دارم اما معنیشو نمی دونن. سلامی به تمام دوستای عزیزم ببخشیدبابت این چندماه که حضورم کم رنگ بود یه سری مشکلات. بودکه نتونستم بودن شمادوستای عزیزرادرکنارم حس کنم ولی الان باکلی حرف اومدم. اول ازهمه خدای خوبم ممنونم که تواین مدت که تنهابودم تنهام نذاشت. خوب دوستای گلم چه میکنن این چندروزصبح زودازخواب بلندمیشم پیش به سوی سرکار. راستی بهتون نگفتم یه کاری جستم انقدرکارمودوست دارم صبح میرم تاشب برمیگردم. هرحال رسیدن به هرچی سختی خودشوداره یه چیزبگم شایدباورتون نشه یه ۲ روزمیشه.
اون هیچ وقت نتونست این موضوع رو براش توضیح بده! رفت جلوی آینه .
یکی از موارد را انتخاب کنید. طراحی شده توسط طراحان شرق. کليه حقوق اين سايت متعلق به مديريت آن است.