حرف هایی از نا کجا آباد یک ذهن. این آدمیان به کجا می روند .

دنیاآنقدروسیع است که برای همه جا هست به جای اینکه جای کسی را بگیری تلاش کن جای واقعی خودت را بیابی. اگر روزی فراموش کردم خدای بزرگی دارم. تو فراموش نکن بنده ی کوچیکی داری. با نوازشی و یا تلنگری آرام وجودت را. یلداتان به سرخی این هندوانه گرم و آبدار باشه. امسال هم شب یلدا داره از راه می رسه. جای بعضی ها خالیه اون هایی که پارسال بودند و امسال نیستند.

من تمام حرف های پشت سرت را به جان خریدم. و تو تمام من را. پر می شوم از تو.

اما آنگاه که هم قدم تو باشم. کنار دریای آرامش لحظه های با تو بودن. و حریق آتشی که ما ساخته ایم از هیزم های خشک. و صدای دوست داشتنی تو. یكی بترسه از اینكه یه روز از دستت بده. وقتی ازش جدا میشی اس ام اس بده. یهو تو ی جمع . در گوشت بگه دوست دارم.

تقدیم به چشم هایی که در راه ماندند و دل هایی که آنها را ندیدند. نوشته های وبم را بدونه هیچ. راه شب عزیزم پنج سالگیت. چشم هایت را رو به روشنایی باز کن. خدا همچنان با ماست زندگی جریان دارد. این من و توایم که به اخر رسیده ایم. به اسمان نگاه کن ستاره همچنان می درخشد. گاهی درگیر دنیا میشویم غافل از اینکه دنیا یعنی سوی خدا رفتن. گاهی دلگیریم از دنیا و این دلگیری گاهی مسخره است وقتی خدارا داریم.

كلبه اى براى دوستداران رمان و شعر. من نویسنده ای تازه كار هستم كه در آرزوی یك نویسنده ی بزرگ و معروف شدن هستم. در زمین عشقی نیست كه زمینت نزند,آسمان را دریاب. مرا به جرم چیدن محكوم كردن.

من دختر بارونم و بارونی. من تحمل غم این دنیارو ندارم. زندگیم سخت تر از همیشه ست. قول میدم آدم خوبی باشم. بعضی وقتا به جایی میرسی. بعضی وقتا به جایی میرسی که هیچی برات معنی نداره.