Date Range
Date Range
Date Range
تا بعد خدا چی بخواد. آخرین روز بیست و نه سالگی را با خستگی دلشوره عجله نگرانی ولی در آخرین لحظه ها شادی و خوشحالی به اتمام رسوندم. اولین روز سی سالگی را با شادی سرحالی در کنار همه خانواده م شروع کردم. ورود مامان و بابام در کانادا در روز قبل از تولد بهترین هدیه این سی سال زندگیم بود.
یک وقتی میشه که صدای گریش دلت رو می بره. یکی هست که با تمام وجود حاضری جون بدی براش. یک وقتی میرسه که از ناراحتیش اشک از چشمات سرازیر میشه. یکی هست که همیشه براش نگرانی ولی این نگرانی شیرینه. این حس تا همیشه باهات می مونه. این که میگن تا وقتی بچه نداشته باشی حس پدر مادرا رو درک نمی کنی رو می دونستم ولی با تمام وجود حسش نمی کردم. فکر نمی کردم روزی بالای سر فرزندم بشینم و وبلاگ بنویسم.
اومدم سال نو رو تبریک بگم. اومدم بگم یکسال دیگه به سالهای عمرمون اضافه شد. اومدم خدا جون رو تو این سال جدید شکر کنم به تمام نعمتهای که بهم داده و خودش و خودش فقط میدونه که چقدر قدرشون رو میدونم و ازش سپاسگذارم. به دوستای خوبم عید رو تبریک بگم و آرزوی سال خوب برای خودشون و خانواده عزیزشون دارم. دو ماه آخر سال خیلی خیلی سخت گذشت . مریضی خودم و بچه ها و مرگ چند عزیز که دوستشون داشتم. مثل همه چیزهایکه میگذره و بهش عادت میکنیم. این هم خاصیت زندگیه دیگه! اگر اینجوری نبود همه تلف میشدن از غصه.
اینها نوشته های فروغ سجادی است دوست خوبی که در دوران دبیرستان داشتم والان حس میکنم تمام این حرفها حرف من است. در سرزمین من تاریخ را چال می کنند. و برای جغرافیا چشم می گذارند. ادبیات را برق می اندازند و درموزه می چینند. برای هنر کلاه می گذارند و شال گردن. به دماغ که می رسند. هویج ها را می خورند و. تنها آمار آدم برفی ها رو می شمارند. وبرای آسمان چشم نمی گذارد و دهان. می گویند سرزمین مادرت هست.
مشکلی در اجرای برنامه یا عملیات درخواستی پیش آمده است.
نوشته شده در جمعه هفتم م.
1586;ندگی شاید همین باشد. 1662;رواز با تو باید.