Date Range
Date Range
Date Range
پایگاه مقاومت بسیج نار و کنگان. بود از گریستن در سوگ پدر. ساده چیزی دیگر نبود . دوم بار سوم بار باز دیدمت . چشمانم را قلبم را روحم را در خود گرفت . معصومیتت سادگیت وقار و متانتت مرا به سمتت کشانید . خود را اسیری دیدم زنجیر بر قلبم زدی غلامی دیدم خود را نزد شاه پری که. تو بودی ای نازنین دخت . این همه سر دووندن و.
و من او را دیدم با لبخندی زیبا زیر باران در بهشت . به بهشت خوش آمدیدلطفا با یکدیگر مهربان باشید . مرگ پایان کبوتر نیست! ای ساربان آهسته ران آرام جانم می رود. آن دل که با خود داشتم با دلستانم می رود. محمل بدار ای ساربان تندی مکن با کاوران. کز عشق آن سرو روان گویی روانم می رود. در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن. من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود! آرام جانم , پدرنازنینم. 21 اردیبهشت وقت اذان ظهر مظلومانه به آسمان پر کشید! دلم برای دستان مهربانت , برای چشمان قشنگت , برای صدای دلنشینت.
شبهایم درد دارد وقتی ندانم کدام لعنتی برق اتاقت را خاموش میکند! سلاممممممممممم همگی دوستان گل امیدوارم ک خوب باشید بنده هم بالاخره. رفتم سربازی جاتون خیلی خیلی خالی هس اینجا از من میشنوید بیاین سربازی. خیلی خوبه ولی تو این فصل نیاین ک هرجا برین از سرما یخ میزنین مثل بنده الان. کرج ب سر میبرم هر روز برف و بارون داریم خیلی سرده ولی خیلی حال میده جاتون. خالی الان ک دارم اینو مینویسم اومدم مرخصی و یک ماه خدمتم حالا کی تموم شه. خخخخخخخ بیست ماه دیگه تمومم الان تو خابگاه دانشجو ها نشستم با بچا داریم.