یا هر آن چه ما را به اینجا پیوند داد. در آغاز سعیمان تقدیم رنگ کودکانه در آینه ی زیبای کودکانه هایمان با عموپورنگ بود. روز ها این وبلاگ ماند بدون تنها اشاره ای و تنها کلامی که یادواره ای را برای خودش زنده نگه دارد. دوستداران عموپورنگ حاصل تلاش همه ی ما بود.

ماشا الله و لا قوة الا بالله. قراره لحظه های ناب زندگی دانیال و امیر علی عزیزمون را بنویسیم. رعد وبرق و سکسکه تو. شعر و مو سیقی و تو. زیارت مامان بزرگ در بهشت هاجر. نازنین فاطمه و نازنين زينب عزیرم.

نیست که ما این عمه فاطمه و آویسا جووون را خیلی دوست داریم تصمیم گرفتیم بریم پهلوشون. با تشکر فراوان از عمه فاطمه که کلا اسباب کشی را خودش انجام داد. بازم مثل همیشه با تاخیر فراوان اومدیم. آخه این داداشی دیگه برای من. وقت نمیزاره که به درس و مشق من برسیم دیگه وبلاگ که . خلاصه اوضاع و احوال خیلی جالبی داریم.

پنجشنبه, آبان ۰۵, ۱۳۹۰. پیوندهای مربوط به این پیام. رويدادهای مربوط به 8 و 9 ماهگی آرتینی. سلام به همه عمو ها و خاله ها. از الان به بعد مامانی آرتين گلی رويدادهای مربوط به ارتين را مينويسد. آخ که فضولی های آرتينی در خانه خودمان چقدر لذت بخش هست.

مامان لیلا و الهه و الناز نازم. مامان لیلا و کیان جون. مامان سمانه و پویای گلم. مامان فریبا و نیلسون گلم. مامان عاطفه و تربچه قلقلی. امیررضا دنیای مامان و بابا. کهکشان رویایی پسرم کیارش عزیزم. مریم و نی نی گلش. مامان آرین و آرتین عزیز.

دخترم آرمیتا دلنوشته هایم را برایت می نویسم. همه ی هستی من . امروز شنبه دهم خرداد ماه زادروز عشق جاویدم آرمیتای زیبا روی مهربانم است. در این روز من خدا و معجزه او را دیدم و درک کردم. اگر خداوند به ابراهیم . معجزه خود را نشان داد به من با آفرینش آرمیتای پاک نهادم آفرینندگی و زیبایی و قدرتش را نشان داد. و خضوعم را در برابرش چند برابر کرد . در این روز به پاس لیاقتم به نام مادر سر بندگی بر آستانش می نهم و به شکرانه هدیه اش او را سپاس می گوییم.