برای رسیدن به روزهای خوب باید چند روزی را بد گذراند. بعد یکی دو ماه بالاخره بلاگفا راه افتاد. چقدر دلم برای وبلاگم و دوستان وبلاگیم تنگ شده بود. فقط حیف که خاطرات سال 93 ام کامل از بین رفت. حالا ان شاالله از این به بعد خبر خوش در اینجا ثبت کنم. یه وبلاگ دیگه هم دارم. دوستان عزیز به اونجا هم سر بزنید. آجی کوچیکه مادر شدنت مبارک.

خدایا به امید تو پیش به سوی خوشبختی. این پست ثابت لطفا براپست های بعدی نظر بذارید ممنون میشم. الهی نه من آنم که زفیض نگهت چشم بپوشم. نه تو آنی که گدارا ننوازی به نگاهی. نروم باز به جایی پشت دیوار نشین. چو گدا برسر راهی کس به غیر از تو نخواهم. ی وبلاگ دیگه ساختم اینجا تا مدتی پاک میشه چون اینبار میخوااام واقعا لاغر شم و میخوام دوبارو شروع کنم.

تو دهن چاقی و دیگران می زنی. تمام لحظاتی که از خشم و امید و ناراحتی و خوش حالی های روزمره ام نوشته بودم از بین رفته. متاسفم از اعتمادی که طی 8 سال به بلاگفا پیدا کرده بودم.

دوشنبه هفته پیش که شروع کردم به رژیم گرفتن تا امروز خیلی تخلف داشتم از روزی یکی 2تا بستنی تا شیرینیو نون زیاد ولی خدارو شکر 800 گرم کم کردم یعنی الان 76. هنوز خیلی مونده که برسم به 65 ولی کاش زودتر به 70 میرسیدم. یه مشکل بدی که دارم اینه که خیلی نفخ میکنم امروز ظهر قیمه خوردم الان دارم از دل درد میمیرم. کسی راه حلی نداره آخه هر روز همینجوریم. رژیمم کمو بیش برقراره ولی دیشب زیاده روی کردم. کاش تا اول ماه محرم میشدم 70تا.

سلام به همه دوستان نشد بیام آخه خیلی حالم بده. اینم شده سوغات ما از سفر. توسفر که همسری مریض بود وقتی هم اومدیم من و پسری مریضیم. فقط در حد اینکه پاشم غذایی گرم کنم و سوپ درست کنم از جام پامیشم. هنوز چمدون و جابجا نکردم و امیدوارم تا آخر هفته بتونم اینکار و بکنم. تنها کاری که میکنم نشیمن و جمع میکنم و اتاق خواب شده میدون جنگ . به یومن مریضی اشتهایی به خوردن ندارم اما کاهشی هم احساس نمیکنم. اما اولین فرصتی که حالم خوب بشه حتما دوباره شروع میکنم.

ببخشید که نمی تونم تک تک بیام بهتون تبریک بگم. ممنون که این همه به فکرم هستید و تنهام نمی ذارید. واقعا نمیدونم چطوری باید محبتاتون رو جبران کنم. اومدم هم عید رو بهتون تبریک بگم و هم اینکه بگم این وبلاگ تا بهمن ماه تعطیله! چند هفته است که اینقدر سرم شلوغ شده که حتی یه کلمه درس هم نخوندم اما دیگه فرصتی نمونده. رژیم میگیرم ورزش هم می کنم دکتر هم میرم اگر وزنم کم شد و فرصت داشتم کنار وبلاگ می نویسم.

أد که من دیروز برایی خودم یه وبلاگ جدید ساختم بلاگفا سر عقل اومد. تا هفته ۲۲ بارداریم رو ثبت کرده بودم. بووووووووووووق تو رو روحت بلاگفا. وای وای وای دو بار نوشتم بال دار. تازه از خواب بیدار شدم. دیروز خواب دیدم یه دختر بچه با ناله های سوزناک بهم التماس میکنه بهش غذا بدم ولی من بهش بی تفاوت بود. چه مامانی بشم من! سونوگرافی تا ساعت ۱۱ طول کشید.

Created by MyFitnessPal - Free Calorie Counter. سلام یک هفته از شروع خوردن برنج خام گذشت. تا سه شنبه وزنم بالا میرفت حدود 1. دیگه داشتم خودم هم نگران میشدم که نکنه داره نتیجه ی عکس میده. اما تو گروه گفتن که این اضافهوزن عادیه و داره به وزن استخوان و غضروف اضافه میشه. تقریبا ورزش هم میکنم ولی عرق نمیکنم.

16 روز مونده تا 20 بهمن. اين ديگه بار آخره . من این طوری لاغر می شم. دلایل مهم من برای لاغری.