دوسال از اخرین نوشته ام اینجا میگذره. یه کم بیشتر یا کمتر. دیگه دوست ندارم تو محیط بلاگفا نوشته هامو بذارم . مرسی از دوستانی که هنوز سراغ میگیرن و ببخشید که پیغاما رو تایید نکردم. لم داده ام روی صندلی. دست به سینه نشسته ام و پاهایم را انداخته ام روی هم. به گوشه ای از گل بزرگ روی فرش خیره شده ام. در آخر ولی نتیجه میگیرم دنیا چه جای مزخرفی است. زندگی گاهی چقدر درد دارد! گاهی آدم پر از پوچی می.

به آدرس زیر نقل مکان کردیم. پایم به پیچک سرگردانی پیچید. و دورن این مخمصه جانفرسا. دلم از غصه دوری تو. من به دنبال چه می گشتم. که تورا دیدم و در دم. من و این تنهایی و وهن غریب. تنها یا با حداقل باتوهم تنهایی. آرام و سنگین در سکوت نشسته ام. از شکل گلی که بر پیرهنت بود. کاش مست مشدم از عطر. کاش میرفتم پی بازی با این کلمات. میان من و تو و سوم شخص غایب این جمع.

با او و برای او. با سلام خد مت تمامی دوستانی که به کلبه سکوتم سر میزنن. بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند قاب عکس توست. اما شیشه عمر من است. بوسه بر مویت زنم ترسم که تارش بشکند تار موی توست. اما ریشه عمر من است. با او و برای او. با او و برای او.

دلت قرص باشد ماه من. کار من طوریه که با همکاری و راهنمایی یکی از همکارانم از دور تو شرکت مادر کار میکنم. فعلا سروکارم با دو تا آقای تحصیلکرده با تجربه کاری خوبه که یه طرحیو به صورت کمی مبهم در ذهن دارند. شروع هر کاری مهمترین قسمت آنست . برای رسيدن به آنجا که شایسته اش هستی هیچ وقت دیر نیست.

ا سیمای آفتاب - آینده روشن. فقط خدا عالم است به قدر و جاه علی مظهر نور خداست رخ چو ماه علی. دوستان عزيز محرم داره مياد. نوشته شده در شنبه سیزدهم آذر ۱۳۸۹ساعت توسط ساسان. عشق تو داروندار دلم بود.