سوگنامه ی شیرین و فرهاد. در حوالی این کوچه ها. شعر و داستان کوچه ها.

هرچند پیش روی تو غرق خجالتند. چشمان این غریبه فقط با تو راحتند. بانوبه بی قراری شاعر ببخش اگر. این شعرها به حضرت چشمت جسارتند. آغوشت آشیانه ی گرم کبوتران. دور از نگاه سرد جهان. با بافه های موی تو سرگرم خلوتند. دنیا سکوت های مرا ساده فکر کرد. از حرف دل پ رند. بی خواب کوچه گردی و بدخوابی ام نباش. دلشوره های هرشبم از روی عادتند.

این دشت به تو هم محتاج است. پای این پنجره که پشت همان باغچه است. دل به صد خاطره دادم امشب. روی سقف دل این خانه فقط می بارد. تاک پیچیده به دور همه چیز. که تو از پنجره ها رد نشوی. هوس بوسه به جانش افتاد. آخرین بوسه ی شبهای منی. چشم بر چشم در است. و چنان گرم هوس بازی لبهای تو است. که خبردار خبر های پس از تو نشده.

لینک شعرهایم در سایت شعر نو. فرهنگ لغت فارسی به فارسی. لینک شعرهایم در سایت شعر نو. فصل فصل تمام زندگیم بی حضورت بهار کم دارد. دستهایم بدور خورشیدت تا بگردد مدار کم دارد. قاب زیبای زندگانی من سبزی اشیانه ات آباد. عکس بیروح باغ خاطره ها یک درخت انار کم دارد.

یک تلگرافچی با سیگنالهای ناقص. یک تلگرافچی با سیگنالهای ناقص. اتاق هشت یا بعبارتی سلول شماره ۸ فیلم کوناهی است ساخته فیلمی کوتاه از James W. نقدی بر فیلم کوتاه اتاق شمارهی هشت room 8. آشنایی با اصول داستان نویسی. دانلود کتاب اصول کلی در نوشتن داستان کوتاه. شش اصل طلایی داستان نویسی. دانلود کتاب اصول کلی در نوشتن داستان کوتاه.

در اين بن بست . مبادا که گفته باشی دوستت می دارم. در اين بن بست کج و پيچ سرما. به سوختيار سرود و شعر. روزگار غريبی است نازنين! آنکه بر در می کوبد شباهنگام. به کشتن چراغ آمده است. نور را در پستوی خانه نهان بايد کرد. با ک نده و ساطوری خون آلود. روزگار غريبی است نازنين! و تبسم را بر لبها جراحی می کنند. شوق را در پستوی خانه نهان بايد کرد.

سایت اینترنتی فروشگاه ابزار و یراق. پروفایل مجید میرزااسکندری در فیس بوک. جناب علی اصغر بیک وردی. ب ه انگشتان باران که روی پنجره ضرب گرفته. و خطوط موهوم که روی بخار شیشه قد می کشد. و رد پای رفتنت روی نبضم.

پرنده روی هوا و بر فراز چراغ های خطر در ارتفاع بی خبری می پرید و لحظه های آبی را دیوانه وار تجرب. چون ازاوگشتی همه چیزازتوگشت! چون ازاوگشتی همه چیزازتوگشت! آیه های اشکسیدشهابالدین طباطبائی عزیز. شبانه های بی توحمدالله لطفی. علی رادوست دارم هرچه هستمسپید. این واژه هاعطرپرنده می دهد.

هر کجای این خلقت که ایستاده باشی. سنجاق سینه ات که می افتد. و مرگ من اتفاق ساده ای خواهد بود. از روی بند بر می دارد. بی آنکه رویای هم باشیم. کوچه ای که میان ما بود. به دو بخش تقسیم کرده بود. بیا این قصه را به عقب برگردیم. و به خنده های تو. که حواس خدا را پرت می کرد.

نگارش در تاريخ چهارشنبه نهم مهر 1393 توسط وداع. نگارش در تاريخ سه شنبه یازدهم شهریور 1393 توسط وداع. باید حتمن ریگی توی کفشم باشد. نگارش در تاريخ شنبه یازدهم مرداد 1393 توسط وداع. درونش رنج تکرار است شیراز. گل نرگس کجایی که ببینی. بیابانی پراز خار است شیراز. بامداد تابستان را درآغوش می کشم. نگارش در تاريخ یکشنبه یازدهم خرداد 1393 توسط وداع. در مدح چشم هایت بگویم.