تنهایی این واژه را بلندترین شاخه درخت خوب می فهمد . تو چه می فهمی از روزگارم. گاهی به خدا التماس می کنم. جداموندن از کسی که دوستش داری. پس عمری که بی تو می گذرد. که تو هستی ! تنهایی را دوست دارم. مرا یاد با تو بودن می اندازد. خاطرات نه سر دارند و نه ته. خاطرات تمام نمی شوند! از تو که حرف می زنم.

مرا دیوانه می پندارند زیرا روزهایم را به اسکناس هایشان نفروخته ام. دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد. نامزد وی به عیادتش رفت و در میان . دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد.

به قلبم نتونستم یاد بدم که نشکنه ولی یادش دادم که وقتی شکست با لبه تیزش دست اونی رو که شکسته رو نبره. شرمنده جواب نظرات زیباتون رو نمی دم. برگردم همه رو جواب میدم. سلام ما برگشتیم بعد مدتهااااااا. حالا دیگه باید اینجوری باشیم نه. امیدوارم دیگه پیش نیاد که این همه مدت نباشیم. فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت. دیدیم کزین جمع پراکنده کسی رفت. شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ. زین گونه بسی آمد و زین گونه بسی رفت.

نیا باران زمین جا ی قشنگی نیست. ظ توسط یاسر,ح نظرات . شب از دشنه و دشمن پر. از آمد و رفت شب بدچشم سمج. نهادم دستهای خویش چون زنهاریان بر سر. که زنهار,ای خدا,ای داور,ای دادار. مباداراست باشداین خبر,زنهار! تو آخر وحشت و اندوه را نشناختی هرگز. ترا,هم باتو سوگند,آری! .

واحد پرورش هنرستان شهید بهشتی کردکوی. وبلاگ دوست عزیزم الی جون. یک پند بشنو از من بر من و روزگار من دلمبند. من که دستم به خدا نمیرسه. من تو اين دنيا سه تا دوست دارم.

ديشب هزار بار گذشتم از آن مسير. عشق به خدا را دوست دارم. وقتی بعد از مدت ها از به یه جایی سر بزنی خیلی چیزا برات عوض شده. سلام به همه دوستان خوبم.

همه آرزوی دل شد لحظه لحظه با تو بودن. آنگاه که قلب می شکند و دیگر به هیچ چیز فکر نمیکنی جز مرگ. عشق و آتش و خون. میجنگم در راه او نه برای قلب شکسته ام. تبسم با من آشتي كند.