گیسوان کودکی ام عطر دستان تو را دارند. کلی شمعدانی ریخته ام توی صدات. تا وقتی که آمدی با لهجه ی اردی بهشت صدایم کنی! سرخی ام از تبار فصلم بود زردی ام از تبار برگی که روز میلادم از درخت افتاد. روزی که دست هایم را به نداشتنت آشنا کردی. به ریه هایم نیاموخته بودی چگونه در هوای بی تو نفس بکشند.

همچنان که دراز کشیده بودم و داشتم می مردم. من یک سال و شش ماه خندیدم. بهت گفتم خوش تیپ ترین تپلی دنیایی. برای گل سر های رنگی رنگی که میخواستم برایت بخرم نقشه کشیدم. بهت گفتم وقتی تومور بیشعورت را شکست دادی کجاها که نمی رویم. به هیچ کس نگفتم مادرجان بهارم را دکتر یک سال قبل چال کرده. قسم خوردم نگذارم هیچکس چالت کند.

ل ز ب ی ن زشت. چند هفته اس گیر دادم به این موجود. نمی تونم از لپاش چشم پوشی کنم خیلی گازگرفتنیه. لب ها و چونه ش هم خیلی بوسیدنی. 1583;وشنبه ٢٦ امرداد ۱۳٩٤. الان حس می کنم باری از روی شانه هایم برداشته شده! متن ترانه لذت ببرم. اما از آن چه در ادامه ی داستان می آید نمی تو.

زندگی مرا بارها درهم کوبیده چیزهایی دیده ام که هیچگاه نمیخواهم دوباره ببینم اما از یک مسئله مطمئنم هرگز روی زمین نخواهم ماند. یک عضو تنهای زنده از نژاد مقتدر گیاهان. صیغه ی جدید پرشن بلاگ. اینجا یک توده رویای فشرده در جریان است! اجازه ندهید یک رویا فقط در حد یک رویا باقی بماند. موفقیت در پروسه ی شکار! جورجیا-آتلانتا .

دلتنگی تنها سهم من از تو شد. اگر بگویی می میرند! تا ابد در دلت می مانند. و با تو زندگی میکنند. بی آنکه گفته شوند . با تو می گویم ای کاش های زندگی ام را . چند خط شعر برای دلم. خاطرات مردی که کرگدن شد. ا نارستان ماهی های آسمونی.