مرگ هم به تساوی تقسیم نمی شود. به سهم کم اش از مرگ. خیلی ها سهم بیشتری از مرگ نصیب شان می شود. گریه چشم هایم را بست. افتادن از اسب گریه ندارد. خیلی ها از اصل می افتند و می میرند. صورت مسأله را تغییر نمی دهد.

شايد تقاضاي عجيب و غريبي باشد. فردا حوالي ساعت 10 تا 11 صبح. حالا اسمش را هر چه مي گذاريد مهم نيست. دعا يا انرژي مثبت يا . فقط به يادم باشيد تا بتوانم سر پا بمانم. حالا شما فكر كن اصلا لازم نيست طرف كار خاصي انجام دهد و حتي ب.

تا حالا اينجورى مثل امشب گريه نكرده بودمممم. با هر كلمه از دعاى حديث كساء. چشمام اينجورى اشك نريخته بود. از هر چشميم 4تا4تا دونه اشك ميومد. و كمرى كه از خنجر دوست خم شده. به حق اين ساعات اخر ماه مباركتتتتتتتتتتت. به خون امام حسينننننننننننننننننننننننننننننننننننن قسمت ميدم. تازنده هستم ديگه نذار از دوست نامردى ببينممممممممممممم. خيلى به جملش فكر كردم! .

زمانی این واژه ها,طنین باریدن باران بودند بر حوض کوچک من. اگه خبر جدید دارین بگین وگرنه دعا میکنم موهاتون بریزه. تا شنبه4 روز تعطیلمون کردن که من. البته میدونم الان میگین خاک بر سرت اما چاره ای نیست پشت کنکوری هستیم. تا عید قراره چند کیلویی کم کنم. یه اخلاق جالب پیدا کردم زود به زود گرسنم میشه. ولی حیف که یک د.

او با سپاهی از شهیدان خواهد آمد. بخونید و برای غریبی آقا صاحب الزمان . هر کاری که میخواین بکنین.

سری دوم دل نوشته های یک جوان در دوران میانسالی! آژانس شیشه ای همچنان تنها فیلم ارزشمند دفاع مقدس. با گوشی مشغول صحبت با دکت. یون و امضا کردن یکی درمیان آنها! یادم باشد گهگداری درخواستهایی که ارجاع داده ام را چک میکنم تا کار ارباب رجوعی زمین نمانده باشد. صدای دویدن و جیغ و داد دختر بچه ای می آید. بار دیگر صدای دختر بچه! آنهم طبقه دوم ساختمان اداری دانش.

من اینجا هر چی دلم بخواد می گم به هیچ کسی هم هیچ ربطی نداره. می تونی او را حس کنی . او یک زن است! می تونی مراقبتش رو در شکل یک خواهر احساس کنی. می تونی حرارتش رو در شکل یک دوست احساس کنی. می تونی احساساتش رو در شکل یک معشوقه حس کنی. می تونی فداکاریش رو در شکل یک همسر احساس کنی. می تونی الوهیتش رو در شکل یک مادر حس کنی. می تونی برکت وجودش رو در شکل یک مادربزرگ احساس کنی. در عین اینکه محکم و استواره. بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی چاپلین.