Date Range
Date Range
Date Range
شاید او هم نداند! این جا کسی است پنهان دامان من گرفته خود را سپس کشیده پیشان من گرفته. این جا کسی است پنهان چون جان و خوشتر از جان باغی به من نموده ایوان من گرفته. این جا کسی است پنهان همچون خیال در دل اما فروغ رویش ارکان من گرفته. این جا کسی است پنهان مانند قند در نی شیرین شکرفروشی دکان من گرفته. جادو و چشم بندی چشم کسش نبیند سوداگری است موزون میزان من گرفته. چون گلشکر من و او در همدگر سرشته من خوی او گرفته او آن من گرفته. در چشم من نیاید خوبان جمله عالم بنگر خیال خوبش مژگان من گرفته.
المالكي متهم بتعيين الفاسدين وتجاهل أخطار محدقة. الحوثيون يخسرون مواقع جديدة وخطوط إمداد بتعز. اتصالات التهدئة تفجر خلافات فتح وحماس.
زخمه های پیانو بر تن شهر ناله ویلونسل بر دردها . احتمال زیاد شما هم حس من را خواهی داشت. شاید تلخ بودن آنقدرها هم دردناک نیست وقتی این همه درد را در نزدیکیمان حس. شکایت فقط از آن آنانیست که دچار سانتی مانتالیسم افراطی شده اند و روحیه. واقع گرایی همیشه دچار حاشیه بوده زیرا آنچنان واقعیست که انکارش. و این همه نمودی چنان درست در این فیلم دارد که به راحتی.
رجب آمد و من یک گوشه دلم همه اش حواسم به تو بود لامروت که وقتی رجب می آید دلم هوایت را می کند. تو! لامروت فراسوی ایدیولوژی ها! سی سالگی نقطه عجیبی است.
بیش از اینها می توان خاموش ماند. پنجره حال و هواي مرا عوض مي كند. چون به كوچه ها و خيابان ها راه دارد. ميلاد اكبرپور - كلاس ششم. خانه مان را دوست دارم. خانه مان بهترين جاي دنياست. چون درون خودش مادرم را. خواهر و برادرانم را با شادي هايشان. خانه مان زيباترين جاي دنياست. روزی ما دوباره کبوتر هایمان را پیدا خواهیم کرد. و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت.