بخون وقتی که خوندن معصیت داره. بوسه هایت انار را می ترکاند. نفس هایت سیب را می رساند. آغوشت ابر را می باراند. خود را شبی در آینه دیدم دلم گرفت. از فکر اینکه قد نکشیدم دلم گرفت. از فکر اینکه بال و پری داشتم ولی. بالاتر از خودم نپریدم دلم گرفت. در جهان تنها يك فضيلت وجود دارد و آ.

صحرایی تر از پيش برای رسالتی می آيم . دوباره آمدن از هر مسیر زیباست . چه مسیری باشد که ار توبه رد شده و به آسمان رسیده . آمدم تا همان باشم که باید نه آنکه بودم و نباید . از امروز با شما هستم اگر خدا بخواهد . ناز پرده را می کشد. درود بر تو که می خوانی ام. قطعه ای جدید تقدیم به دوستان هنرمندم.

با چند شاخه گل به سر خاک هیچ کس. که با نبود تو نومیدم از رسیدن عید. از پس از هیچگاه نیامدن و. قریب به یک سال است که این وبلاگ به روز نشده و مهر بسیاری از دوستان نیز بی پاسخ ماند ه.

دارد به نیم می رسد این شب.

کسی به شیشه ها ناخن می کشد. زنده که بود از او می ترسیدم. عروسکم را محکم بغل کردم.

خيالهاي توري ماهي درياهاي دور. آنگاه كه دستهاي مبرم عشق. خيالهاي توري ماهي درياهاي دور را ميبافت. گلايههاي آمينگو هيچ سازي نميزدند. در فراز آرزوها خيالهاي تو را از نو بسازم. كه شورترين دريا را شيرين مي كند. فاصله اگر از ما بگذرد. آمين گويان به معجزه برخواسته. كه دريا را مي گسترد. دردي بر پيشاني قصه هايم.

که گفته در چشمت ماه نگه داری. چای دم کشیده ی تازه. که کام گذشته و حال را. و حرف های تازه می زنم. و تو مدام این مگس را. مردی که از کوه بالا می رود. در چهل و هفت روزه گی.