Date Range
Date Range
Date Range
به نام خدای کفشدوزک های خال خالی. چشمانش فقط من باشد و من. حیف صبا را که می برد. آقای پدر این چهارمین روز پدر بی شماست. چه زود گذشت سال اول که نبودی چند ماه بعد نبودنت بود کع اعتکاف بودم. تو طاقچه ی همه ی ای کاش های منی. بشکن این قدمت 100 ساله ی پیر را. به نام خدای کفشدوزک های خال خالی. قطعه ای از بهشت است.
ما می رویم و رایتی از عاشقی به پاست بر هرکه عاشق است سلام و درود ما. ما بودیم و شهدا و تاریکی شب. هرچی بود فقط نور بود و نور. دور از چشم دوست جونم با غلامرضا و همسایه هاش کلی حرف زدیم و گریه کردیم. خالی شدن از دلتنگی تو دامن شهدا صفای خاصی داره. اینا هم عکسای غلامرضا و همسایه هاشه.
یه سال دیگه پیر شدم. کمی حس امنیت در پرشین و اثاث کشی موقت مجدد! خب دلم ترکید از بس ننوشتم. بعضیایی که تا ما برگشتیم پرشینی شدیم یادتون رفت ما رو. چه قدر از این ب ل اگ فففا متنفرم. ولی دلم برای دوستام تنگ شده. هیچ کدوم پیشم نمیایین یادتون باشه. امروز ۴۴ روزه پدرم آسمانی شدن. امتحانای این ترم ۴٠ روز.
خداحافظ ای آبی روشن عشق. استاد زنده یاد حسین ترمه چی. دست نوشته های سید مهدی شجاعی. در میان پختگان عشق او خامم هنوز. سبحان ربک عن ما یصفون. هر چی دلت می خواد اسمشو بذار. سبحان ربک عن ما یصفون. خدا خدا خدا خدا خدا. خدا خدا خدا خدا خدا خدا. خدا خدا خدا خدا خدا. خدا خدا خدا خدا خدا خدا. خدا خدا خدا خدا خدا. خدا خدا خدا خدا خدا خدا.
اصولا هر روز باید بهتر از دیروز باشد. زندگی متمدنانه ی یک زوج مسلمان. شکر کنیم این نعمت بزرگ را.
که حیف است شنیده نشوند. اگر بار گران بودبم رفتیم . ما رفتیم تا باشد قدرمونو بیشتر ازینا بدونین. می خواستم نگم که بلاگچیزیا مجبور نشن فیلتر کنن. بندگان خدا به زحمت نیفتن. بلاگچیز فیلتر در اومد . بلاگچیز از فیلتر در اومد . البته فیلتر که نه! ما براشون درآمد داريم.
حرف های من با سارای عاشقانه هایم. یه شب اومدی ساده و آروم . نشستیم با هم حرف زدیم . از خودمون گفتیم از مشکلاتمون از دلتنگیهامون از تنهاییهامون . به زبون نیاوردیم ولی قرارمون این شد که همیشه در یاد هم باشیم. به زبون نیاوردیم ولی به هم قول دادیم برای هم پشت محکمی باشیم. به زبون نیاوردیم ولی عهد کردیم که با هم مثل یه آینه باشیم. اینقدر صاف که بشه زشتی ها و زیباییهامونو توی دل هم ببینیم .
بر آستان دری که کوبه ندارد. چرا که اگر به گاه آمده باشی دربان به انتظار توست. به در کوفتن ات پاسخی نمی آید. پس آن به که فروتن باشی. آیینه ای نیک پرداخته تواند بود. دل من همی داد گفتی گوایی. که باشد مرا روزی از تو جدایی. بلی هر چه خواهد رسیدن به مردم. بر آن دل دهد هر زمانی گوایی. من این روز را داشتم چشم زین غم.
من چه سبزم امروز و چه اندازه تنم هشیار است. آری تا شقایق هست زندگی باید کرد. آن دورها آوایی ست که مرا می خواند. و هوسم سکوت را به تماشا نشستن است. معنای زنده بودن من با. معنای عشق نیز در سرنوشت من با. در خرابات مغان نور خدا می بینم. این عجب بین که چه نوری ز کجا می بینم. بر من مفروش ای ملک الحاج که تو.
زنده باد عشق هرچندکه نابودم کرد. خیلی سخته باغبون باغی باشی که مال خودت نیست. واسه گل اون باغ زحمت بکشی و بهش دل ببندی. در نهایت اینکه میدونی دست یه غریبه میچینتش. زندگیتو به پای شکوفایی اون گل بدی. با اینکه میدونی مال تو نیست. ولی همین که وقتتو باهاش میگذرونی خوشحالت کنه. این روزا خیلی ها باغبون باغی هستن. که میدونن با اومدن یه غریبه باید با گلشون وداع کنن. ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم. امید ز هر کس بریدیم بریدیم. دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند.