سه شنبه بیست و سوم آذر ۱۳۹۵. در حنجره ی پرندگان عاشق سرزمین تو. رنگ روزهای مه گرفته ی سردی تو. در کافه ای متروکه! باد هوهو می کشد و. مشق صبوری می کنم هنوز .

خاطره ای از مغازه رنگرزی نوشته احمد شاطریان. کلاس پنجم یا ششم ابتدایی بودم. در کارگاه رنگرزی آقارضا صباغی شاگرد رنگرز بودم. البته من تعطیلات تابستانی را در این حرفه میگذراندم. هم کار بسیار سختی است. وهم رنگرزی خودش یک حرفه ی هنری مهمی بود. این کارگاه پس از چندی بسته شد. رو به روی مغازه ی خودمان رنگرزی حاج ناصر و حاج جواد صباغيان بود كه اين دو برادر شريك بودند. من آنجا مشغول كارشدم و طی اين مدت فوت و فن های اين حرفه را خوب ياد گرفتم.

انعکاس اخبار شهرستان آران وبیدگل و ارائه ی مطالب متنوع. خوشحالم که بازم برگشتم به خونه ی خودم به وبلاگ خودم. این مدت که نبودم بابت تموم پیام های زیبا و احوالپرسی هایی که دوستان داشتند متشکرم. دو سال قبل که تصمیم گرفتم درسم رو ادامه بدم و دانشگاه قبول شدم باورم نمیشد که روزی اینجا پشت سیستمم بشینم و بگم تموم شدددددددددددد . خدا رو شکر که دوسال تلاشم نتیجه داد و تونستم با موفقیت این دوران را به پایان برسونم.

بس که از روی خیال تو به دل نقش زدم . نه خلیل است و تبر چاره ی بتخانه ی دل. دستهای کوچکش سیاه و کثیف شده اند صورتش هم. جک را زیر ماشین می بره و لاستیک را باز می کنه. نسبت به سنش که 8-9 ساله است خیلی بزرگتر رفتار می کنه. هم تو حرف زدن و هم توی کار کردن. به نظرم تحسین برانگیز اومد این شاگرد آپاراتی! بگذار.

4 اعتماد ما به خداست. 6 یا رب راهی نشان. 10 خاطرات من و ام اس. 12 و اما بعد . 23 وب نوشته های یک خبرنگار. 25 آموزگار بزرگ دكتر شريعتي. 35 هم ناله کمکی کن.

وسعت زندگی هرکس به اندازه ی وسعت اندیشه ی اوست. زائر بهار- محمد اصفهانی . دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند. مکش به خون پروبالم که من هر آنچه پریدم. به غیر گوشه بامت نشیمنی نگزیدم. اين کشته فتاده به هامون حسين توست. وين صيد دست و پا زده در خون حسين توست. این نخل تر کز آتش جانسوز تشنگی. لذت نان شدن زیر دندان او.

روز ها فکر من اینست و همه شب سخنم . که چرا غافل از احوال دل خویشتنم. دل من نرم تر از جنس حریر دلم از جنس بلور گر تورا قصد شکستن باشد سنگ بی انصافیست یک تلنگر کافیست. بعد مرگم نه به خود زحمت بسيار دهيد. نه به من برسر گور و کفن آزار دهيد. نه پي گورکن و قاري و غسال رويد. نه پي سنگ لحد پول به حجار دهيد. به که هر عضو مرا از پس مرگم به کسي. که بدان عضو بود حاجت بسيار دهيد. اين دو چشمان قوي را به فلان چشم چران. که دگر خوب دو چشمش نکند کار دهيد. وين زبان را که خداوند زبان بازي بود. راست تحويل علي اصغر گچکار دهيد.