بیوگرافی مهدی شیخیانی از زبان خودش. هیچ وقت فراموش نمیکنم 16 اردیبهشت 1364 را. شما هم فراموش نکنید زادروزم را. بودم و از آنها علاقه ام به ادبیات بیشتر شد کم کم دست به نوشتن بردم از آن روز تا به امروز در حال تجربه ی شعرم و زندگی ام شده شعر نه من دست از سرش برداشته ام نه او دست از سر من.

چشامو شیب می بندم به سمتت. وجودم سمت تو جاری بمونه. چقد تکرار لبخند تو زیباست. بذار این صحنه تکراری بمونه. منو حل کن توو آغوشت که باید. یه فصل بی تو رو طاقت بیارم. دارم سر میکشم گرماتو آخه. زمستون بدی در پیش دارم. نمیشه بینشون فرقی نذاری! میون خوب و خوب خوب فرقه. تو با هر خوب خوبی فرق داری. نفس هست و دلیل این نفس نیست. چه حق انتخاب دیگه ای هست.

شروعی دوباره 15 تیر ماه 94 و مصادف با 19 رمضان. صفحه ی گزارش جلسات رو دیگه من به روز نمیکنم. اینبار فقط اومدم سلامی عرض کرده باشم و لیست حاضرین رو بنویسم . استاد مسعود بهرامی-طوبی شیرکانی-صدیقه زیارتی-لیلا زارعی و دخترشون-منیر فقیه نیا-صدیقه نیرو-آسیه دهباشی -زهرا کارگر-عاطمفه حاجی دشتی-ایرج ابراهیمی-احسان کدخدایی-مهدی شیخیانی-و. راستیتش یه خانمو آقای دیگه هم بودنا ولی مو اسمشو بلد نبودم.

متن ادبی و طنز نوشته ها. متن ادبی و طنز نوشته ها. هنوز یه چشمم به در . هنوز فکرم پیش تو . هنوز فکرم در کنار تو . تو رفتی اما من ایستاده ام در کنار تو . تو رفتی و ای کاش و ای کاش . روزهای خاطره دیگه بر نمیگرده . تو قلبم را برای . ولی افسوس که تو رفتی . کاش میشود دست هایت را بگیرم . که تو از این جا نری . زندگی بی تو محاله . خسته ام از این دنیا .