Date Range
Date Range
Date Range
به نام الله مهر گستر مهربان در آن روزگاران دور که ابر تیره جهالت بر سر اعراب حجاز سایه افکنده و . ببین بی تو دارم قدم می زنم. آسمان فردوس پنج شنبه 23 فروردین ماه ساعت 11 صبح. برند ولوو از سال 2012 تا کنون از ویدیوهای جالبی استفاده میکند. این ویدیوها بسیار پر بازدید هستند و برای . مطالب متنوع از سایت های مختلف.
آن چه به پروردگار مديونيم , دوست داشتن ديگران است. سلامی به گرمی آفتاب در این روزهای آخر سرد زمستانی. امیدوارم که همه شما دارای صحت مندی کامل باشید و از دوستانی که در این مدت نبودم منو تنها نذاشتند خیلی ممنونم. الان هم بعد از مدتها یکم وقت پیدا کردم تا به وبلاگم برسم. وعزیزانی رو که نتونستم از این آپم با خبر کنم معذرت میخوام.
این وبلاگ به دلایل شخصی تعطیل می باشد. خداوندا تو در قرآن جاویدان هزاران وعده ها دادی توگفتی نامردان بهشتی را نمی بینند ولی من دیدهام نامرد مردانی که از خون رگ مردان عالم کاخها ساخته اند. آدرس وبلاگتان را وارد کنید تا ببینید چه کسانی به شما لینک داده اند. عکسهایی از جنایات طالبان در سال ۲۰۰۶. اتحا دیه هزاره های دانمارک.
محبت را به دل دادن صفای سینه می خواهد به یاد یکدیگر بودن دلی بی کینه می خواهد. آن کس که مرا فخر زمان بود پدر بود. افسوس که رفت از سرم آن سایه رحمت. پدرم دیده به سویت نگران است هنوز. غم نادیدن تو بارگران است هنوز. آن قدر مهر و وفا بر همگان کردی تو. نام نیکت همه جا ورد زبان است هنوز. روح پاکت با امیرالمؤمنین محشور باد. خانه قبرت ز الطاف خدا پر نور باد. ای چراغ زندگانی ای پدر یادت بخیر. خاطرت در باغ فردوس برین مسرور باد.
بنام آنکه اشک را آفرید تا سرزمین عشق آتش نگیرد. خورشيد دوباره مي تابد . مدام و بدون رقيب و من در انزواي غمگينم منتظر غروب دلگيرش هستم آري هر روز يك طلوع دل. انگيز و يك غروب دلگير. براي من طلوع بدون تو غم انگيز است و هر غروب با تو شگفت انگيز طلوع و غروب هر دو. محور خورشيد مي تابند . مثل پروانه كه به دور شمع مي چرخد و مثل من كه به خاطر تو زندگي مي كنم . شنيدني ترين دوستت دارم ات را با خودم مي برم و همواره با خنده هايت خواهم خنديد و با غصه هايت مي گريم.
یاد و خاطره های رهبر شهید استاد عبدالعلی مزاری. یاد و خاطره های رهبر شهید. بامیان و استقامت بودای دیروزی و مردمان بومی. این کشوری شکسته اگر بامیان نداشت. شب های پر ستاره ی ما کهکشان نداشت.
نیمه شب در بستم انکه خود را یار گفت. بوسه میخواهی بیا اکنون کسی بیدار نیست. گفتمش ای یار آزارم نده رفتم زدست. گفت امشب مهربانم صحبت ازآزار نیست. گفتمش لب را بگویم نا بچسبت برایت. گقت آری این سخن را حاجت ار تکرار نیست. لب نهادم بر لبش عقل از سرم بیرون پرید. راستی در آن زمان هیچ عاقلی هوشیار نیست. دست بردم من درون سپه آن نیم تن. گفت میدانی که این لیموی هر بازار نیست. گفتمش لیموی کوچک میگریزد زیر دست. گفت لیمو کوچک است و همردیف نار نیست. اندک اندک دست من لغزیدو پایین تر خزید.
Tarkoitus oli saada aikaan sellainen lomake, joka voitaisiin täyttää ja lähettää sähköisesti. Tässäpä yksi ratkaisu, joka ainakin toimi minun koneessa. Sieltä löytyi valmiita lomakepohjia, joista otin yhden. Ohjelmalla onnistuu tekemään myös lomakkeen ihan itse plankolle paperille.