روشن تر از خاموشی چراغی ندیدم. و این غزل تقدیم به تمام بازدیدکنندگان و دوستان فاضل و فرهیخته ای که شرمنده محبتشان هستم . تو آمدی و باز دلم جان گرفته است. اندوه گنگ هر شبه پایان گرفته است. در کوچه نبض پنجره ها تند میزند. عطر تو را تمام خیابان گرفته است. حس زلال آمدنت در تمام شهر. در شاخه های یخ زده جریان گرفته است. پیراهن شرابی ی من روی بند رخت. از اشتیاق آمدنت جان گرفته است. شبها و روزهای فراوان گرفته است.

وبلاگ دکتر سيد مهدي موسوي. سایت دکتر سيد مهدي موسوي. وبلاگ بچه های یگان 731 مرکز آموزش 01 نزاجا. گم میشوی و باز . سر میکشم به سطر سو م و . تقصیر من که نیست که آنروز بیخبر. اصلا اگر فکر کنی خواب بوده و . پر میشود تمام ورق از نبودنت. اینکه میکنم به بودنت اقرار .

ا لله ا لله که مزارت به هرات آمده است. قوم الوات به جنگ ح ض رات آمده است. که اگر پای به میدان بگ ذارم . حضرت فیل به جنگ حشرات آمده است. لبم از روی لبم داشت نمک بر می داشت. تو که مارا به نشان دادن دندانیدی. همچنین در گام ماژور خندانیدی. روده هارا به درازی عمریدم نم نم.

اردی بهشت ماه گل و کتاب است. ضمنا 24 و 25 اردی بهشت در نمایشگاه هستم. نقد می شکر در شهرکرد.

زنی از کوه های دوشنبه . شنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۹۴. من از سرزمین های تنهایی ام. با احترام به استاد محمد کاظم کاظمی. از این شهر دیر آشنا می روم. من و بار دردی که مانند کوه. من و خاطراتی که سوهان روح. من و آجر و کوره ی شعله ور. من و پینه ی دست های پدر. من و غیرت پوچ نامرد ها. نه این سو مرا هیچ کس بیقرار. نه آن سو مرا بخت چشم انتظار. من از سرزمين هاي تنهايي ام.

شعر ها و دست نوشته های سید مهدی افضلی. شعر را از پدر بزرگ شاعرم - میرزا محمود شایق - به ارث برده ام. تاسال 82 ساکن فرخشهر و پس از آن به شهرکرد کوچ کردم. رشته ی تحصیل دبیرستانم فرهنگ و ادب بود. کارشناسی ادبیات عرب را در دانشگاه اصفهان گذراندم و. کارشناسی ارشد را در رشته ی زبان و ادبیات فارسی. همچنان گاه گداری چیزهایی در درونم به قامت نظم در می آید.

شعری از من در عقربه. شعری از من در آن دیگری. شعری از من در وازنا.