تبادل لینک و این حرفها! استفاده از شکلکهای پرشین بلاگ در وردپرس. زندگی از دیدگاه یک شیمیست. اکتبر 12, 2013 بدست عذرا. ژانویه 20, 2013 بدست عذرا. اینجا فریاد که می کشی حداقل مادر و برادرت نمی شنوند. امیدواری که ایندفعه هم مطلبت را نخواهند خواند ولی می آیند و می خوانند! در صفحه فیس بوکم نوشتم از روز تولدش. سی و چهار سال بعد. او بی وارث نیست! .

فقط دیوانگی هایش را می بینند. گاهی آدم این قدر با خودش حرف میزند. اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت. باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود.

وقتی تمام دردهای دنیا روی شانه های دخترانه ام کوه میشود. من به پهنای تمام کوهپایه ها. لبخند می زنم - . در این دنیا نگرد نیست. اگر پیامبر بودم رسالتم شادمانی. نه كسی را از جهنم می ترساندم نه وعده ی بهشت میدادم. بلكه شیوه ی اندیشیدن و آدم بودن را می آموختم. وقتی تمام دردهای دنیا روی شانه های دخترانه ام کوه میشود. من به پهنای تمام کوهپایه ها. وای به این اعتماد به نفس! نه آن شدم که خواستم! درست شده تا .

مشامم را هماره می نوازد. هوای پاک و روح افزای جنگل. درختان صف به صف در ابر و باران. به روی گیسوان سبز آنها. زلال قطره ی شبنم چکیده. بهاران در حضور خرم خویش. تجلی می کند از تار و پودش. پس از باریدن باران همیشه. طراوت می تراود از وجودش! درآواز قشنگ رود وباران. بیا تا مثل جنگل شاد باشیم. دل خود را برای جشن رویش. برای وسعت این مخمل سبز.

به دیواری آجری و مخروبه تکیه داده بود. انگشتان پایش را تکه تکه کرده بود. صدای لخ لخ کفشی از ته کوچه شنیده. تر شد بوی نان دخترک را از خود بی خود کرده بود. بینی اش فقط بوی نان استشمام می کرد و دستهایش فقط با تکه ای نان گرم می.

بعد تو من از همه دنیا بریدم. باورم کن من به بد جایی رسیدم. لحظه لحظه زندگیمون با عذابه.

کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نشود حاجی دگربار ببین یار کجاست. به بزرگی آنچه داده ای آگاهم کن! تا کوچکی آنچه ندارم نا آرامم نکند. تجربه های یک بی تجربه. خدا مرا به مقصد خواهد رساند. این جا همه چی در همه. من می دانم که هرگز نخواهم مرد. ღܓܨ دودوخ م ه ܓܨღ.