Date Range
Date Range
Date Range
Saturday, December 03, 2011. اضطراب داشتم اگرچه راجع بهش حرف نمی زدم! اگرچه سعی می کردم پنهانش کنم! ولی اون دخترکش رو خوب می شناخت. تو چهار چوب آشپزخانه نگهم داشت تو چشمام زل زد و گفت فکر کن بازی رو باختی اونوقت بازی کن. گفت دختر من ی شیرزنه! پیشونیم رو بوسید و رفت. Monday, October 10, 2011.
داستان آدم و چوب و سوراخ. ظ ; چهارشنبه ٢٢ آذر ۱۳٩۱. تعلیق تاریک و ت رد تن.
عادتم به وبلاگ نوشتن مثل آدمهایی است که سیگارشون را با آتش سیگار قبلی روشن میکنند. به پرشین بلاگ خوش آمدید. به پرشین بلاگ خوش آمدید.
آقای ایوبی رفت پیش همسرش. رو که دیدم خشکم زد. رمان نویس پیر داستان ما. باید استاد و فرود آمد. بر آستان دری که کوبه ندارد. چرا که اگر به گاه آمده باشی. به در کوفتنت را پاسخی نمی آید. عکسی که بهمن ازآقای ساعتی تو وبلاگش.