Date Range
Date Range
Date Range
خوب است که هنوز دیوار ها هستند. وگر نه از کدام پنجره کوچه را می پاییدیم! جمعه سی ام بهمن ۱۳۹۴. چهارشنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۹۴. مدت هاست که در این آدرس هستم .
پدرم روضه ي رضوان به دو گندم بفروخت . ناخلف باشم اگر من به جويي نفروشم. نامه ای در حمایت از هلهله ها. قرار بود با خیابانی که از آن ور آب اجاره کرده بودیم. و بارانی که بر فراز دریاچه بیتوته می کرد. و از آن به بعد نامه ای لابد با سلام وخسته نباشید شروع کنیم. که علارغم عارض شدن عوامل وارفته ی رویا. و البته تقصیر بلند گیسو های با سنجاق-آلوده ی شماست.
موهای جو گندمی ام را. شاعری باشد ایستاده زیر درخت انار. و یا هر درخت دیگر. البته به شرطی که دوربین. پشت به آفتاب ایستاده باشد. بادها می وزند هنوز و چراغ ها روشن مانده اند. دست های تو یک عمر تأخیر کردند. چراغ ها هنوز روشن مانده اند.
واگویه های تنهایی علیرضا جهانگیری. ظ روز شنبه ٢٠ خرداد ۱۳٩۱. در شرایطی که سخت دلباخته ای! چیزی که چند بار برآن فایق آمده ام . بی همراه و همراهی . مرده! او مرده بود .
جمعه 27 اسفندماه سال 1389. عکس خدا در اشک عاشق. قطره را لیاقت دریا نیست. قطره روان شد و راه افتاد و هر بار چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت. شنبه 21 اسفندماه سال 1389. جز برای دل من .