خرداد عجیب و غریب نود و چهار . گاهی از تکنولوژی بیزار میشوم . یک ماه و چند روز پس از نود و چهار.

غریبه ای در جزیره ی سرگردانی. تابستونم داره نفسای آخرو می کشه و می تونم بگم اصلا دوستش نداشتم و . تو کیف پولم یه پنج هزاری و یه دوهزاری و دو تا پونصدی دارم که بهشون دست نمی زنم. لازمه بگم که انتخاب واحدم کردم و بازم جمعه ها و البته که انتخاب خودمون بود و استادای بهتری هم جمعه ها هستن. ده واحد دارم کولاککککککک سختن.

کز لب گشودنت به من آزار مي رسد. شبهاي هجر را گذرانديم و زنده ايم. ما را به سخت جاني خود اين گمان نبود. من امیدم را در یاس یافتم. عشقم را در سال بد یافتم. و هنگامی كه داشتم خاكستر می شدم . زندگی با من كینه داشت. من به زندگی لبخند زدم. خاك با من دشمن بود. چرا كه زندگی سیاهی نیست. چرا كه خاك خوب است. در فراق آسمان و درخت.

گناهانم را دوست دارم! مثل وقتی که یهو کیسه ات پاره بشه. بس که یاد درد آوره. از زندگی به تنگ آمده بود. و سنت کوچ در جان تو اوج میگیرد. گناهانم را دوست دارم! سه شنبه بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۴. آنها واقعی ترین انتخاب های من هستند. مثل وقتی که یهو کیسه ات پاره بشه. دوشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۴. دوشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۴.

مردم کار را تمام کردند. برای دو سالگی تدبیر و امید. از روزهای اول مدرسه! اتحاد به مثابه دندان سگ. می جویمت چنان که لب تشنه آب را .

یک کاری برای خودت انجام بده تا سرگرم بشی. فردا هم همین گونه است! چقد خوبه که هستی. بودن قصه ی شیرینیست به وسعت تلخی تنهایی. و داشتنت فانوسیست به روشنایی هر چه تاریکیست. چقد دوست دارم دانشگاه زودتر شروع بشه و بیشتر باهم باشیم! میدونم اشتباه زیاد داشتم.

مادرم به دلیل آریتمی قلبی تو سی سی یو بستری بود به لطف خدا و دعای شما دوستان عزیز منتقل شد بخش تا اینکه برگه ی ترخیصش امضا شد به امید سلامتی همه ی بیماران. انشاالله به تک تک خواسته هاتون برسین.