من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم. دور از جون صمیم گلی! این روزها شروع کردم به پر رنگ تر کردن حریم خصوصی دور. اون اینکه اجازه نمی دم به راحتی تحت قضاوت. من رو قضاوت می کنند نه اون چیزی که هست و گاهی نمی بینند و خب من صمیم سابق نیستم که بگم مهم خودمه که می دونم . زیرکانه طرف رو متوجه می کنم هی فلانی! فاصله مون باش . می نشستم روی یک صندلی و.

شايد تقاضاي عجيب و غريبي باشد. فردا حوالي ساعت 10 تا 11 صبح. حالا اسمش را هر چه مي گذاريد مهم نيست. دعا يا انرژي مثبت يا . فقط به يادم باشيد تا بتوانم سر پا بمانم. حالا شما فكر كن اصلا لازم نيست طرف كار خاصي انجام دهد و حتي ب.

لذت یک زندگی عاشقانه! زن ک ه باش ی. گ اهی ک م میاوری. دس ت هایی را ک ه. م ردانگی شان ام نیت میاورد. و ش انه های ی را ک ه. ل مس ارام ش را. دس ت خودت نیس ت. زن ک ه باش ی. گ اهی دوس ت داری. دس ت خودت نیس ت. زن ک ه باش ی. گهگ اه حریص انه بو میک نی. ع طر تل خ و گس م ردانه اش. لاب ه لای انگ شتانت. زن ک ه باش ی گاه ی میزن ی زیر گریه. ک ه دل ش بلرزد و ص دایت ک ند بانو. دس ت خودت نیس ت. زن ک ه باش ی. گ اهی ره ایش میک نی.

7 ساله که بامهربون ترین مرد روی زمین ازدواج کردم. اما حالا می خوام یه توضیح راجع به مدتی که نبودم بدم. هرچی هست زیر سر همین قضیه است. نمی گم علی کجا می ره . مهم اینه که یقین دارم داره درست ترین کار ممکن رو انجام می ده و توی راهی هست که راه امام زمانه. البته فکر می کنم مشخص باشه. بعد از نوشتن اون پست اون موقع اون م ا م و ریت خود به خود کنسل شد. و من هم دیگه چیزی به علی نگفتم.

هر چی کامنت رو هم تایید میکنم دوباره که آرین نظرات خواننده ها رو مزنم دوباره همون ها رو تایید نشده میزنه. شاید رفتم تو پرشین بلاگ. اگه مشکلم برطرف نشد خبرتون میکنم. احساس میکردم میخواد منو زاپاس نگه داره.

13 - کارای اخر سال و تولد و مهمون. نوبرانه های یک نوبر اون ور آبی. دلت پراز اشوبه واسترسه . می خندی که مبادا استرس و به بچت منتقل نکنی! دردونه یونیفرم به تن . با اون قد کوچولوش میون اون همه بچه ایی که 5 سالگیشون کامل شده یا در حال کامل شدنه ولی دردونه تازه یه چند وقتیه که 5 سالش شده . جثه و چشمای کوچولوش نمی خواد بره سر کلاس. بوی پاییز میاد اینجا .