Date Range
Date Range
Date Range
روزنه ای از جهان درون به جهان بیرون. دلش نمی خواست بروی برفها بلغزد یا با جایی یا چیزی برخورد کند. خوش نداشت لذت این هوای برفی با یک تصادف ناگهانی خراب شود. زنجیر چرخ را هم در صندوق عقب همراه داشت اما مطمئن نبود از پس بستن اش برآید. از دور شبح مبهم و سیاه یک لودر را دید. 8211; بالاخره یکی یه حرکتی کرد! تا الان خواب شون برده بود انگار.
از سیاره ی دیگر آمده ام. همدلی خاموش زیباترین چیزیه که از یه رابطه دوست میدارم. با خودم فکر میکردم که من شروع هر سالی یه شوق عجیبی دارم و یه جور افسانه ای منتظرم که یه اتفاق خاصی برام بیفته. و البته بعد یه مدت که همه چیز مثه قبل ادامه پیدا میکنه سرخورده میشم. در سال جدید مغزم رو خلوت میکنم. به کارهای مثبتی که میتونم بکنم فکر میکنم. نمایشنامه های کوتاه دوزبانه مینویسم.
پری قصه ها وشاهزاده با اسب سفید. روزهاي عاشقانه و دوري منو علي. ومد بچه رو انداخت جلوی ما ورفت. من موندم بایک بچه نمیدونستم چکارکنم شوهرم گفت سارا بچهست نميتونم گوشه خیابان بزارم ازطرفیم خجالت زدتم که پیشت دروغگوشدم بیا وخانوموخانومی کن وقبولش کن. شاید بگین سادگی کردی اما چاره ای نداشتم برق خوشحالی چشای پدرم وقلب ناراحت مامانم اومد تو یادم که راه برگشت ندارم پس هرجور هست باید زندگی کنم باهرسختی هست باید به این زندگی نکبت ادامه بدم واین آغاز مشکلاتمه.
داستان همراهشدن عشق و دیوانگی. ارسال پست از یک نفر منتظر بوی نسیم. چطوری امد و چگونه رفت. از ایک سر زدی مرسی. به وبلاگ خانه من خوش امدید. امیدوارم تونسته باشم رضایت شما را جلب کرده باشم. من علی مالکی از همین جا برای همه شما عزیزانم که قابل دانستید به من سر زدید سپاسگذارم. اگر مشغله کاری اجازه دهد به همه شما یروران سر میرنم. داستان همراهشدن عشق و دیوانگی. من چه کرده ام! دیگر نگران ظلم تبر نیستم.
ღ به نام آرام دل ها ღ. وبلاگی که دوتا شد بر وزن شلواری که دوتا شد! شنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۴. به نظرت چرا شتر با اینکه اینقدر کم غذا میخوره گنده ست! به خاطر اینکه اون بدبخت هم عین من استعداد چاق شدن داره! دوشنبه هفدهم فروردین ۱۳۹۴. میتوان شکستهاش را- تکههایش را - نگه داشت ام ا شکستههای جام - آن تکههای تیز ب ر نده - دیگر جام نیست.